گنجور

شمارهٔ ۱۷۳

ز رهنمون بدی نیک ترس خاقانی
که رهنمون چو بد آید رهت نمونه شود
اگرچه بد به حضور تو نیک فخر آرد
شعار فخر تو از عار باژ گونه شود
ز بد گهر همه نیک تو بد شود لیکن
به قول نیک تو فعل بدش نکو نشود
به رنگ خویش کنندت بدان نبینی آن
که زر به صحبت سیماب سیم گونه شود
وگر چنان که ز سیماب زر سپید شده است
ببین در آتش تا سرخ رو چونه شود

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز رهنمون بدی نیک ترس خاقانی
که رهنمون چو بد آید رهت نمونه شود
هوش مصنوعی: اگر راهنمایی بد باشد، بهتر است از آن بترسی، زیرا اگر راهنمایی اشتباه باشد، مسیر تو نیز به بیراهه خواهد رفت.
اگرچه بد به حضور تو نیک فخر آرد
شعار فخر تو از عار باژ گونه شود
هوش مصنوعی: اگرچه بد به حضور تو افتخار می‌کند، اما نشانه‌های افتخار تو از ننگ و عار دگرگون خواهد شد.
ز بد گهر همه نیک تو بد شود لیکن
به قول نیک تو فعل بدش نکو نشود
هوش مصنوعی: هرچند که از نیکان بدی به وجود بیاید، اما به خاطر سخن خوب تو، اعمال بد او خوب نخواهد شد.
به رنگ خویش کنندت بدان نبینی آن
که زر به صحبت سیماب سیم گونه شود
هوش مصنوعی: به خاطر نقش و رنگ خودت نمی‌توانی کسی را ببینی که طلا در کنار نقره، به رنگ نقره‌ای در می‌آید.
وگر چنان که ز سیماب زر سپید شده است
ببین در آتش تا سرخ رو چونه شود
هوش مصنوعی: اگر مانند ایزدی که از سیماب به رنگ نقره‌ای تبدیل شده است، نگران هستی، نگاهی به آتش بینداز تا ببینی که چگونه به رنگ سرخ در می‌آید.