غزل شمارهٔ ۹۵
عذر از که توان خواست که دلبر نپذیرد
افغان چه توان کرد که داور نپذیرد
زرگونهٔ من دارد و گر زر دهم او را
ننگ آیدش از گونهٔ من زر نپذیرد
صد عمر به کار آید یک وعدهٔ او را
کس عمر ابد یک نفس اندر نپذیرد
از دیده به بالاش فرو بارم گوهر
آن سنگدل افسوس که گوهر نپذیرد
جان پیشکش او بتوان کرد ولیکن
بر جان چه توان کرد مزید ار نپذیرد
پروانهٔ وصل از سر و زر خواهد مرفق
آن شحنهٔ حسن از چه سر و زر نپذیرد
خاقانی اگر رشوه دهد خال و لبش را
ملک دو جهان خواهد و کمتر نپذیرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عذر از که توان خواست که دلبر نپذیرد
افغان چه توان کرد که داور نپذیرد
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به وضعیتی اشاره دارد که عشق و دلباختگی او به اندازهای عمیق است که او از کسی عذرخواهی نمیکند؛ زیرا نمیتواند از محبوب خود پذیرش و دلجویی بخواهد. او میداند که نمیتواند انتظاری از کسی داشته باشد که نمیخواهد درد و شکایت او را بشنود. به همین دلیل، احساس ناامیدی و سرخوردگی او در برابر تقدیر و سرنوشت مشهود است.
زرگونهٔ من دارد و گر زر دهم او را
ننگ آیدش از گونهٔ من زر نپذیرد
هوش مصنوعی: من ظاهری زیبا و قیمتی دارم، اما اگر به او طلا بدهم، از آن خجالت میکشد و طلا را از من نمیپذیرد.
صد عمر به کار آید یک وعدهٔ او را
کس عمر ابد یک نفس اندر نپذیرد
هوش مصنوعی: صد سال عمر برای انجام یک وعده او کافی است، ولی کسی نمیتواند حتی یک نفس از عمر ابد را قبول کند.
از دیده به بالاش فرو بارم گوهر
آن سنگدل افسوس که گوهر نپذیرد
هوش مصنوعی: از چشم خود به بالا نگاه میکنم و آرزو میکنم که آن سنگدل، آن گوهری را که در دل دارم، بپذیرد؛ ولی افسوس که او گوهری را نمیپذیرد.
جان پیشکش او بتوان کرد ولیکن
بر جان چه توان کرد مزید ار نپذیرد
هوش مصنوعی: میتوان جان را فدای او کرد، اما اگر او نخواهد، چه سودی دارد که جان را فدای او کنیم؟
پروانهٔ وصل از سر و زر خواهد مرفق
آن شحنهٔ حسن از چه سر و زر نپذیرد
هوش مصنوعی: پروانهای که به دنبال وصل و پیوند است، به سر و زینت نیاز دارد. اما آن نگهبان زیبایی، چرا باید به سر و زینت توجهی نکند؟
خاقانی اگر رشوه دهد خال و لبش را
ملک دو جهان خواهد و کمتر نپذیرد
هوش مصنوعی: خاقانی، اگر به کسی هدیه و رشوهای بدهد، با زیباییهای چهرهاش بهراحتی میتواند تمام دنیا را بهدست آورد و کمتر کسی است که این پیشنهاد را رد کند.