گنجور

غزل شمارهٔ ۹۴

هر تار ز مژگانش تیری دگر اندازد
در جان شکند پیکان چون در جگر اندازد
کافر که رخش بیند با معجزهٔ لعلش
تسبیح در آویزد، زنار دراندازد
دل‌ها به خروش آید چون زلف برافشاند
جان‌ها به سجود آید چون پرده براندازد
در عرضگه عشقش فتنه سپه انگیزد
در رزمگه زلفش گردون سپر اندازد
شکرانهٔ آن روزی کاید به شکار دل
من زر و سر اندازم گر کس شکر اندازد
از روی کله‌داری بر فرق سراندازان
از سنگ‌دلی هر دم سنگی دگر اندازد
هان ای دل خاقانی جانبازتری هر دم
در عشق چنین باید آن کس که سر اندازد
این تحفهٔ طبعی را بطراز و به دریا ده
باشد که به خوارزمش دریا به در اندازد
تا تازه کند نامش در بارگه شاهی
کافلاک به نام او طرز دگر اندازد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر تار ز مژگانش تیری دگر اندازد
در جان شکند پیکان چون در جگر اندازد
هوش مصنوعی: هر مژه‌اش مانند تیری است که در دل می‌نشیند و مانند پیکانی که در بدن فرو می‌رود، دردآور و كشنده است.
کافر که رخش بیند با معجزهٔ لعلش
تسبیح در آویزد، زنار دراندازد
هوش مصنوعی: کافر وقتی زیبایی پوسترش را ببیند، به ستایش و ذکر خدا مشغول می‌شود و از اعتقادش دست می‌کشد.
دل‌ها به خروش آید چون زلف برافشاند
جان‌ها به سجود آید چون پرده براندازد
هوش مصنوعی: دل‌ها با دیدن زیبایی و زلف افشانده‌ی معشوق به شور و هیجان می‌آیند و جان‌ها به حالت عبادت و خضوع درمی‌آیند وقتی که پرده از چهره‌ی محبوب کنار زده می‌شود.
در عرضگه عشقش فتنه سپه انگیزد
در رزمگه زلفش گردون سپر اندازد
هوش مصنوعی: عشق او به قدری جذاب و فریبنده است که در میدان جنگ، دشمنانش را به هیجان می‌آورد و موهایش آن‌قدر زیباست که مانند سپری در مقابل آسمان، protects می‌کند.
شکرانهٔ آن روزی کاید به شکار دل
من زر و سر اندازم گر کس شکر اندازد
هوش مصنوعی: به خاطر آن روزی که به شکار دل من می‌آید، من زر و طلا به پای او می‌ریزم، اگر کسی هم شکرگزاری کند.
از روی کله‌داری بر فرق سراندازان
از سنگ‌دلی هر دم سنگی دگر اندازد
هوش مصنوعی: هر بار که بر سر کج‌رفتاران بد می‌آید، سنگ‌دلی آن‌ها سبب می‌شود که در هر لحظه سختی تازه‌ای بر سرشان بیفتد.
هان ای دل خاقانی جانبازتری هر دم
در عشق چنین باید آن کس که سر اندازد
هوش مصنوعی: ای دل خاقانی! باید بدانی که در عشق، هر لحظه باید فداکاری و از خودگذشتگی بیشتری از خود نشان دهی، زیرا تنها آن کس که آماده است تا جانش را فدای عشق کند، می‌تواند به حقیقت عشق برسد.
این تحفهٔ طبعی را بطراز و به دریا ده
باشد که به خوارزمش دریا به در اندازد
هوش مصنوعی: این هدیه‌ی خلاقیت را به سبک و به سمت دریا بده، چون ممکن است در خوارزم، دریا آن را به در کند.
تا تازه کند نامش در بارگه شاهی
کافلاک به نام او طرز دگر اندازد
هوش مصنوعی: برای اینکه نامش در دربار شاهی تازه شود، کافلاک به شیوه‌ای متفاوت به نام او کار می‌کند.