گنجور

غزل شمارهٔ ۶

به زبان چرب جانا بنواز جان ما را
به سلام خشک خوش کن دل ناتوان ما را
ز میان برآر دستی مگر از میانجی تو
به کران برد زمانه غم بی‌کران ما را
به دو چشم آهوی تو که به دولت تو گردون
همه عبده نویسد سگ پاسبان ما را
ز پی عماری تو چه روان کنیم مرکب
چو رکیب تو روان شد چه محل روان ما را
به سرا و مجلس خود مطلب نشانی ما
چو تو بر نشان کاری چه کنی نشان ما را
گلهٔ فراق گفتم که نه نیک رفت با ما
به کرشمه مهر برنه پس از این زبان ما را
به تو درگریخت خاقانی و جان فشاند بر تو
اگرش مزید خواهی بپذیر جان ما را

اطلاعات

وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1387/03/01 00:06
رسته

بیت آخر اشکال وزنی دارد
مصرع آخر غلط املایی دارد: جچان
---
پاسخ: با تشکر از شما، با «جان» جایگزین شد.

1387/03/01 00:06
رسته

در مورد وزن مصرع اول از بیت آخر اشتباه کردم. درست است.
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن
در بیت آخز هم می گنجد، باید آن را چنین خواند
به تو در گریخت خاقان - ی و جان فشاند بر تو
با پوزش.

1391/05/09 14:08
سیما.م

با سلام .
بیت ششم مصرع اول :
گله ی فراق گفتم که نه نیک رفت ما را
صحیح می باشد .

1396/02/03 02:05
سورنا

در مصرع دوم از بیت اول جای واژه خشک واژه خویش باید جایگزین شود.
به زبان چرب جانا بنواز جان ما را
به سلام خویش خوش کن دل ناتوان ما را

1401/02/04 09:05
مهدی افضلی

درود

خشک در بیت اول ، مشکلی ندارد

خشک در تضاد با چرب

امروزه هم می‌گوییم سلام خشک و خالی

1401/09/07 15:12
Pou Yan

اَفضل! دانی که نَوام شَهِ صِدّیق وَتان اَست..

 

بُلَند بِگو..

یا اَلله