گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹

دل شد از دست و نه جای سخن است
وز توام جای تظلم زدن است
دل تو را خواه قولا واحدا
تا تو خواهیش دو قولی سخن است
آنچه در آینه بینم نه منم
پرتو توست که سایه‌فکن است
نظرت نیست به من زانکه مرا
تن نماند و نظر جان به تن است
باد سردم بکشد شمع فلک
شمع جان در تنهٔ پیرهن است
هست دیگ هوست خام هنوز
خامی آن ز دم سرد من است
گل ز باغ رخت آن کس چیند
که چو گل زر ترش در دهن است
عالمی شیفتهٔ زلف تواند
زلف تو شیفتهٔ خویشتن است
کرده‌ام توبه ز می خوردن لیک
لب میگون تو توبه‌شکن است
نظر خاص تو خاقانی راست
گرت نظاره هزار انجمن است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل شد از دست و نه جای سخن است
وز توام جای تظلم زدن است
هوش مصنوعی: دل به قدری ناراحت و پریشان شده است که دیگر جایی برای صحبت و بیان احساسات باقی نمانده، و از تو تنها می‌توان شکایت کرد.
دل تو را خواه قولا واحدا
تا تو خواهیش دو قولی سخن است
هوش مصنوعی: دل تو یک‌صدا و یکپارچه باشد، تا تو خواسته‌های خود را به دو صورت بیان نکنی.
آنچه در آینه بینم نه منم
پرتو توست که سایه‌فکن است
هوش مصنوعی: هر چیزی که در آینه می‌بینم، متعلق به من نیست؛ بلکه نوری است که از وجود تو تابیده و بر من سایه انداخته است.
نظرت نیست به من زانکه مرا
تن نماند و نظر جان به تن است
هوش مصنوعی: تو به من توجهی نداری چون دیگر بدنی برای من نمانده و نگاه جان به بدن است.
باد سردم بکشد شمع فلک
شمع جان در تنهٔ پیرهن است
هوش مصنوعی: باد سردی می‌وزد که شمع آسمان را خاموش کند، در حالی که شمع وجود من در درون لباس فرسوده‌ام پنهان است.
هست دیگ هوست خام هنوز
خامی آن ز دم سرد من است
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وجود تو هنوز در حال شکل‌گیری و ناپخته است؛ ناپختگی‌ات به خاطر سردی و بی‌حوصلگی من است.
گل ز باغ رخت آن کس چیند
که چو گل زر ترش در دهن است
هوش مصنوعی: فقط کسی می‌تواند از زیبایی و ظرافت تو بهره‌برداری کند که خود را به ارزش و لذت تو بشناسد و درک کند.
عالمی شیفتهٔ زلف تواند
زلف تو شیفتهٔ خویشتن است
هوش مصنوعی: عالمی که به زلف تو عشق می‌ورزد، خود زلف تو نیز به زیبایی‌های خود شگفت‌زده است.
کرده‌ام توبه ز می خوردن لیک
لب میگون تو توبه‌شکن است
هوش مصنوعی: من از نوشیدن شراب توبه کرده‌ام، اما لب‌های شیرین تو باعث می‌شود که به توبه‌ام پشت کنم.
نظر خاص تو خاقانی راست
گرت نظاره هزار انجمن است
هوش مصنوعی: اگر تو به نگاه ویژه‌ای به خاقانی توجه کنی، این نگاه می‌تواند مهم‌تر از دیدن هزاران جمع و محفل دیگر باشد.