غزل شمارهٔ ۳۸
چه نشینم که فتنه بر پای است
رایت عشق پای برجای است
هرچه بایست داشتم الحق
محنت عشق نیز میبایست
صبر با این بلا ندارد پای
بگریزد نه بند بر پای است
راستی به که صبر معذوراست
بر سر تیغ چون توان پای است
بیخ امید من ز بن برکند
آنکه شاخ زمانه پیرای است
کار من بد شده است و بدتر ازین
هم شود، تا فلک بر این رای است
از که نالم بگو ز کارگزار
یا از آن کس که کار فرمای است
ناله دارد ز زخم، مار سلیم
مار از آن کس که ما را فسای است
خیز خاقانی از نشیمن خاک
که نه بس جای راحت افزای است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه نشینم که فتنه بر پای است
رایت عشق پای برجای است
هوش مصنوعی: نشستن و سکوت کردن در این زمان که مشکلات و فتنهها در حال وقوع است، مناسب نیست. اما در عوض باید بر عشق و ایمان خود استوار بایستیم و پایدار باشیم.
هرچه بایست داشتم الحق
محنت عشق نیز میبایست
هوش مصنوعی: هر چیزی که لازم بود تا داشته باشم، واقعاً باید سختی و زحمت عشق را هم میداشتم.
صبر با این بلا ندارد پای
بگریزد نه بند بر پای است
هوش مصنوعی: صبر در برابر این سختی نمیتواند فرار کند، زیرا هیچ بندی بر پای او نیست.
راستی به که صبر معذوراست
بر سر تیغ چون توان پای است
هوش مصنوعی: واقعا صبر کردن در موقعیتی که بر لبهی خطر هستیم، منطقی است اگر پای ما در این وضعیت استوار باشد.
بیخ امید من ز بن برکند
آنکه شاخ زمانه پیرای است
هوش مصنوعی: کسی که امید و آرزوهایم را از ریشه قطع کرد، همان کسی است که زیباییهای زمانه را تزیین میکند.
کار من بد شده است و بدتر ازین
هم شود، تا فلک بر این رای است
هوش مصنوعی: کاری که من انجام میدهم به شدت خراب شده و احتمالاً اوضاع از این هم بدتر خواهد شد، زیرا تقدیر چنین است.
از که نالم بگو ز کارگزار
یا از آن کس که کار فرمای است
هوش مصنوعی: از کی شکایت کنم؟ از کارگزاران یا از کسی که آنها را به کار گماشته است؟
ناله دارد ز زخم، مار سلیم
مار از آن کس که ما را فسای است
هوش مصنوعی: ناله این مار زخمخورده به خاطر آسیبهایی است که از آن کسی خورده که به ما آزار میرساند.
خیز خاقانی از نشیمن خاک
که نه بس جای راحت افزای است
هوش مصنوعی: برخیز و از محل زندگی مادی خود فاصله بگیر، چرا که اینجا جایگاه راحتی نیست و تو را به پیشرفت و آرامش نمیرساند.
حاشیه ها
1392/01/13 04:04
علیرضا
فسای به معنی افسون کننده ست
1397/02/19 18:05
امیر اصغری
بیت چهارم؛
"پایست"، از مصدر پایستن
1397/02/19 18:05
امیر اصغری
مار از آن کس که "مار افسای" است...
1399/10/01 09:01
آزادبخت
دوستی گفت پای از پایستن است آنگاه پایستن به چه معنی است
پای خودش بن است بن را با مصدر معر فی نمیکنند بلکه مصدر با بن معرفی میشود و اگر پایستن را به معنی پاییدن پ پابس2س ن طسبیق6بب