گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۶

این خود چه صورت است که من پای‌بست اویم
وین خود چه آفت است که من زیر دست اویم
او زلف را بر غمم، دایم شکسته دارد
من دل شکسته زانم کاندر شکست اویم
هر شب به سیر کویش از کوچهٔ خرابات
نعره زنان برآیم یعنی که مست اویم
یک شب وصال داد مرا قاصد خیالش
با آن بلند سرو که چون سایه پست اویم
مانا که صبح صادق غماز بود اگر نه
این فتنه از که خاست که من هم نشست اویم
آوازه شد به شهری و آگاه گشت شاهی
کو عشق‌دان من شد من بت‌پرست اویم
خاقانیم که مرگم از زندگی است خوش‌تر
تا چون که نیست گردم داند که هست اویم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلاتن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این خود چه صورت است که من پای‌بست اویم
وین خود چه آفت است که من زیر دست اویم
هوش مصنوعی: این خود چه حالتی است که من در آن وابسته به او هستم، و این خود چه مصیبت و بلایی است که من به زیر سلطه و تسلط او قرار دارم.
او زلف را بر غمم، دایم شکسته دارد
من دل شکسته زانم کاندر شکست اویم
هوش مصنوعی: او به طور مداوم با زلف خود بر غم من می‌تازد و من نیز دل شکسته‌ام، زیرا شکسته شدن من در اثر شکستن اوست.
هر شب به سیر کویش از کوچهٔ خرابات
نعره زنان برآیم یعنی که مست اویم
هوش مصنوعی: هر شب به سمت کوی تو می‌روم و با صدای بلند شکایت می‌کنم، یعنی اینکه به عشق تو مست و سرخوش شده‌ام.
یک شب وصال داد مرا قاصد خیالش
با آن بلند سرو که چون سایه پست اویم
هوش مصنوعی: یک شب، فرستاده خیال تو مرا به وصال رساند، در حالی که من در مقابل قامت بلندت مانند سایه‌ای کم‌ارتفاع جلوه می‌کنم.
مانا که صبح صادق غماز بود اگر نه
این فتنه از که خاست که من هم نشست اویم
هوش مصنوعی: علی‌رغم اینکه صبح روشنی می‌تواند به مشکلاتی اشاره کند، اما اگر به این می‌پردازیم که این آشفتگی از کجا ناشی شد، باید بگویم که من هم در این مسیر قرار دارم.
آوازه شد به شهری و آگاه گشت شاهی
کو عشق‌دان من شد من بت‌پرست اویم
هوش مصنوعی: خبر عشق من در شهری منتشر شد و شاهی که به عشق آگاه است، متوجه حال من شد. من پرستنده و علاقه‌مند او هستم.
خاقانیم که مرگم از زندگی است خوش‌تر
تا چون که نیست گردم داند که هست اویم
هوش مصنوعی: من مانند خاقانی هستم که مرگ برای من از زندگی خوشایندتر است، زیرا اگر وجود نداشته باشم، دیگر کسی نمی‌داند که هستم.

حاشیه ها

1400/10/31 11:12
همیرضا

وزن غزل برای من غیرقابل محاسبه است. بسیاری از مصرعها بر وزن دوری «مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن» است. منتهی بعضی مصرعها بر وزن نامتداول «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلاتن» هستند و در کل به جمعبندی نرسیدم. متن را با نسخهٔ چاپی تصحیح دکتر سید ضیاء الدین سجادی مقایسه کردم. عموما ایشان ترجیحات دیگری از نسخه‌های دیگر داشته‌اند ولی تقریباً تمامی همین متن را هم در حاشیه آورده‌اند. اما در کل ترجیحات ایشان هم مشکل من را حل نکرد.

1400/10/02 14:01
غزل بختیاری

درود آقای حمید رضا 

از یکی از دوستان که در زمینه ی شعرای قدیمی مطالعه ی بسیاری داشتند پرسیدم 

ایشون گفتن که بله خاقانی از اون قاعده ی تسکین عروض عرب که آوردن دو هجای کوتاه به جای یک هجای بلند هست گاهی( یه ذره بیشتر از گاهی) استفاده میکرده

تو این شعر چون تسکین آوردن  دو هجای کوتاه به یک هجای بلند( قاعده ی عربی که دو تا هجای کوتاه آورده جای یک هجای بلند ) کمتر از تسکین یک هجای بلند به  دو هجای کوتاه  اتفاق افتاده به نظرم وزنی که شما گفتید درسته 

اما نکته ی دیگه در اون وزن که گفتید تسکین امکان پذیر نیست چون دو رکن جداگانه اند تو همین دیوان غزلیات خاقانی من همین الان چندتا از غزلیات رو  نگاه کردم تو دو تا غزل دیدم که دو هجای کوتاه در وزن مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل رو تسکین کرده 

یکیش در همون غزل معروف زخمش به دل رسید که سینه سپر نداشت غزل شماره 46 بیت چهارم اگر اشتباه نکنم  

و یکیش هم این بیت :

بی دیده کی شناسد خورشید را هنر 

یا کوزه گر چه داند یاقوت را بها 

که من واقعا نمیدونم چی بگم چه لزومی داره تو شعر فارسی از قواعد عربی استفاده بشه 

الان که داشتم دنبال یه مورد میگشتم تو غزلیاتش غزل 117 بیت ششم در هر دو مصراع اینکار رو انجام داده به جای یک هجای بلند دو تا هجای کوتاه آورده 

و دقیقا هم در اوزان دوری و در پایان نیم مصراع اول فقط اینکار رو کرده

1403/02/12 00:05
سید علیرضا علویان

وزن این شعر «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلاتن» است. خاقانی از این وزن کم‌کاربرد که عموماً با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن اشتباه گرفته می‌شود، در چند جا استفاده کرده است؛ مثلاً در قصیدهٔ «روزم فرو شد از غم [و] هم غمخوری ندارم». یکی از مواردی که در این وزن رخ می‌دهد تسکین (ابدال) در رکن دوم و سوم (فاعلات مفاعیل) است که باید به آن توجه داشت با وزن دوری «مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن» اشتباه گرفته نشود (اگرچه هردو عین هم هستند).