گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۱

گر به عیار کسان از همه کس کمتریم
هیچ کسان را به نقد از همه محرم‌تریم
گر به امیدی که هست دولتیان خرم‌اند
ما به قبولی که نیست از همه خرم‌تریم
گر تو به کوی مراد راه مسلم روی
ما به سر کوی عجز از تو مسلم‌تریم
صاف طرب شرب توست چون که فراهم نه‌ای
دردی غم قوت ماست وز تو فراهم‌تریم
غصهٔ تلخ از درون خندهٔ شیرین زنیم
روی ترش چون کنیم نز گل تر کمتریم
گر تو چو بلعم به زهد لاف کرامت زنی
ما ز سگی دم زنیم وز تو مکرم‌تریم
خرمن عمر ای دریغ رفت به باد محال
در خوی خجلت ز عمر از مژه پرنم‌تریم
گرچه بهین عمر شد روز به پیشین رسید
راست چو صبح پسین از همه خوشدم تریم
گفتی خاقانیا کز غم تو بی‌غمیم
گر تو ز ما بی‌غمی ما ز تو بی‌غم‌تریم

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر به عیار کسان از همه کس کمتریم
هیچ کسان را به نقد از همه محرم‌تریم
هوش مصنوعی: اگر در معیار سنجش از دیگران کمتر باشیم، اما در باطن و درک، نسبت به همه، به رازها و اسرار نزدیک‌تر هستیم.
گر به امیدی که هست دولتیان خرم‌اند
ما به قبولی که نیست از همه خرم‌تریم
هوش مصنوعی: اگر دولتمندان به خاطر امیدی که دارند خوشحال‌اند، ما به خاطر قبول کردن واقعیت و نداشتن امید، از همه شادتر هستیم.
گر تو به کوی مراد راه مسلم روی
ما به سر کوی عجز از تو مسلم‌تریم
هوش مصنوعی: اگر تو با ایمان و یقین به سوی آرزویت بروی، ما هم با حالتی عاجز و ناتوان در کنار تو حاضر خواهیم بود.
صاف طرب شرب توست چون که فراهم نه‌ای
دردی غم قوت ماست وز تو فراهم‌تریم
هوش مصنوعی: شما در شادی و لذت زندگی، مانند یک نوشیدنی صاف و زلال هستید. اگرچه در این حالت درد و غم ما قوت و نیروی ماست، اما از شما بهره‌مندتر و خوشحال‌تر هستیم.
غصهٔ تلخ از درون خندهٔ شیرین زنیم
روی ترش چون کنیم نز گل تر کمتریم
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که در دل داریم، با خنده‌ای شیرین پوشش می‌دهیم. اگر بخواهیم چهره‌مان را از غم تغییر دهیم، باید از گلی تر و لطیف‌تر استفاده کنیم.
گر تو چو بلعم به زهد لاف کرامت زنی
ما ز سگی دم زنیم وز تو مکرم‌تریم
هوش مصنوعی: اگر تو مانند بلعم فقط به ظاهر زهد و تقوا بروز می‌دهی و خود را باکرامت می‌دانی، ما همچنان که به سگی اهمیت می‌دهیم، تو را نیز محترم‌تر از خود می‌دانیم.
خرمن عمر ای دریغ رفت به باد محال
در خوی خجلت ز عمر از مژه پرنم‌تریم
هوش مصنوعی: عمر ما همچون کاه به در باد رفته است و حسرت به دل داریم، در حالی که از خجالت زندگی‌امان بیشتر از قطره اشکی هستیم که بر مژه می‌نشیند.
گرچه بهین عمر شد روز به پیشین رسید
راست چو صبح پسین از همه خوشدم تریم
هوش مصنوعی: با وجود اینکه بهترین روزها سپری شده و به گذشته بازگشته‌ایم، اما همچنان مثل صبح آخرین روز، از همه شاداب‌تر و خوشحال‌تر هستیم.
گفتی خاقانیا کز غم تو بی‌غمیم
گر تو ز ما بی‌غمی ما ز تو بی‌غم‌تریم
هوش مصنوعی: گفتی که ما مثل خاقان (شاه) از غم تو بی‌غم هستیم، اما اگر تو از ما بی‌غم هستی، ما از تو بی‌غم‌تر هستیم.