گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۶

بر سریر نیاز می‌غلطم
بر چراگاه ناز می‌غلطم
خوش خوش آید مرا که پیش درت
به سر خاک باز می‌غلطم
پیش زخم تو کعبتین کردار
بر بساط نیاز می‌غلطم
زیر دست غم تو مهره صفت
در کف حقه باز می‌غلطم
تو مرا می‌کشی به خنجر لطف
من در آن خون به ناز می‌غلطم
پس مرا خون دوباره می‌ریزی
من به خونابه باز می‌غلطم
از پی سجدهٔ رخ تو چنان
عابدان در نماز می‌غلطم
بر سر سنبل رخ تو چنانک
آهوان در طراز می‌غلطم
بر سر آتش غمت چو سپند
با خروش و گداز می‌غلطم
تو کشان زلف و من چو گربه بر آن
سنبل دل نواز می‌غلطم
پیش زلفت چو کبک خسته جگر
زیر چنگال باز می‌غلطم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر سریر نیاز می‌غلطم
بر چراگاه ناز می‌غلطم
هوش مصنوعی: در جایگاه نیاز و درخواست، به آرامی حرکت می‌کنم و در مکان‌های دلپذیر و لطیف نیز به نرمی جلو می‌روم.
خوش خوش آید مرا که پیش درت
به سر خاک باز می‌غلطم
هوش مصنوعی: من از اینکه در حضور تو بر خاک تو بیفتم و به تو نزدیک شوم، بسیار خوشحال و شادمان می‌شوم.
پیش زخم تو کعبتین کردار
بر بساط نیاز می‌غلطم
هوش مصنوعی: من حاضرم به خاطر زخم‌های تو، مانند یک مسکین در برابر تو سر فرود آورم و به حالت نیاز بیفتم.
زیر دست غم تو مهره صفت
در کف حقه باز می‌غلطم
هوش مصنوعی: من تحت تاثیر غم تو مانند تاس در دست یک قمارباز می‌چرخم و به این سو و آن سو می‌روم.
تو مرا می‌کشی به خنجر لطف
من در آن خون به ناز می‌غلطم
هوش مصنوعی: تو با محبت و لطف خود مرا به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهی تا جایی که در این وضعیت، مانند کسی که در خون غوطه‌ور است، به آرامی و ناز در حال چرخش هستم.
پس مرا خون دوباره می‌ریزی
من به خونابه باز می‌غلطم
هوش مصنوعی: پس دوباره برای من خون می‌ریزی و من دوباره در آن خونابه غلت می‌زنم.
از پی سجدهٔ رخ تو چنان
عابدان در نماز می‌غلطم
هوش مصنوعی: به خاطر سجده و عبادتی که بر چهره زیبای تو دارم، مثل عابدان در حال نماز به شدت به تو نزدیک می‌شوم و فروتنانه عبادت می‌کنم.
بر سر سنبل رخ تو چنانک
آهوان در طراز می‌غلطم
هوش مصنوعی: من بر سر سنبل چهره‌ات، به نرمی و لطافت آهوان در حال چرخش و رقصیدنم.
بر سر آتش غمت چو سپند
با خروش و گداز می‌غلطم
هوش مصنوعی: در برابر شعله‌های دلخراش غم‌هایم، مانند هیزم در آتش، با شدت و نابودی در حال حرکت و نوسان هستم.
تو کشان زلف و من چو گربه بر آن
سنبل دل نواز می‌غلطم
هوش مصنوعی: تو با زلف‌های خود بازی می‌کنی و من مانند گربه‌ای بر آن گل زیبا و دل‌فریبت قلقلک می‌زنم.
پیش زلفت چو کبک خسته جگر
زیر چنگال باز می‌غلطم
هوش مصنوعی: زیاد به زلف تو فکر می‌کنم و به خاطر زیبایی‌ات دلم در فشار است، اما همچنان مانند کبکی خسته و آسیب‌دیده زیر فشار چنگال پرنده‌ای دیگر به این سو و آن سو می‌چرخم.