غزل شمارهٔ ۱۶۸
آنچه عشق دوست با من میکند
والله ار دشمن به دشمن میکند
خرمن ایام من با داغ اوست
او به آتش قصد خرمن میکند
این دل سرگشته همچون لولیان
باز دیگر جای مسکن میکند
همچو مرغی از بر من میپرد
نزد بدعهدی نشیمن میکند
میبرد با گرگ در صحرا گله
با شبان در خانه شیون میکند
پیش من از عشق بر سر میزند
در پی اندر پی، پی من میکند
آه از این دل کز سر گردنکشی
خود خاقانی به گردن میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنچه عشق دوست با من میکند
والله ار دشمن به دشمن میکند
هوش مصنوعی: هر آنچه عشق دوست با من انجام میدهد، به خدا قسم اگر دشمن با دشمن هم چنین کند، چنین نمیشود.
خرمن ایام من با داغ اوست
او به آتش قصد خرمن میکند
هوش مصنوعی: زمانهای من با اندوه او آمیخته است و او با نیت سوزاندن این اندوه، به جان من حملهور میشود.
این دل سرگشته همچون لولیان
باز دیگر جای مسکن میکند
هوش مصنوعی: این دل پریشان و سردرگم مانند فردی بیخانمان دوباره جایی برای زندگی پیدا میکند.
همچو مرغی از بر من میپرد
نزد بدعهدی نشیمن میکند
هوش مصنوعی: مانند پرندهای که از کنار من میگریزد، بهخاطر عدم وفای به عهد، در جای دیگری زندگی میکند.
میبرد با گرگ در صحرا گله
با شبان در خانه شیون میکند
هوش مصنوعی: گله را در صحرا به همراه گرگ میبرد و در خانه با چوپان بهطور پنهانی ناله و زاری میکند.
پیش من از عشق بر سر میزند
در پی اندر پی، پی من میکند
هوش مصنوعی: عشق به طور مداوم در نظر من تجلی میکند و به دنبال من میآید و از من دور نمیشود.
آه از این دل کز سر گردنکشی
خود خاقانی به گردن میکند
هوش مصنوعی: این دل که از درد و غم رنج میکشد، خود را به سختی به دوش خاقانی میاندازد.