غزل شمارهٔ ۱۴۹
شور عشق تو در جهان افتاد
بیدلان را به جان زیان افتاد
تو هنوز از جهان نزاده بدی
کز تو آوازه در جهان افتاد
آتشی زد غم تو در جانم
که شرارش بر آسمان افتاد
تو سلامت گزین که نام دلم
از ملامت به هر زبان افتاد
کار من مصلحت کجا گیرد
خاصه کاین فتنه در میان افتاد
صوتر حال خصم و خاقانی
مثل مار و باغبان افتاد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شور عشق تو در جهان افتاد
بیدلان را به جان زیان افتاد
هوش مصنوعی: عشق تو در دنیا طوری گسترده شد که عاشقان بیخبر از عواقب آن، دچار درد و رنج شدند.
تو هنوز از جهان نزاده بدی
کز تو آوازه در جهان افتاد
هوش مصنوعی: تو هنوز از دنیا به طور کامل خارج نشدی که آوازهات در دنیا پیچیده است.
آتشی زد غم تو در جانم
که شرارش بر آسمان افتاد
هوش مصنوعی: غم تو همانند آتشی در وجود من شعلهور شد که جرقههای آن به آسمان بلند شد.
تو سلامت گزین که نام دلم
از ملامت به هر زبان افتاد
هوش مصنوعی: تو انتخاب کن که در سلامت باشی، چون هر جا که میروم، نام دلم از سرزنشها بر سر زبانهاست.
کار من مصلحت کجا گیرد
خاصه کاین فتنه در میان افتاد
هوش مصنوعی: من نگرانم که کار من به مصلحت ختم نشود، بهویژه حالا که این آشفتگی در میان آمده است.
صوتر حال خصم و خاقانی
مثل مار و باغبان افتاد
هوش مصنوعی: حال دشمن و خاقانی مانند برخورد مار و باغبان رقم خورد.
حاشیه ها
1396/10/01 08:01
محسن حیدرزاده جزی
مصرع نخست بیت پایلنی نادرست تایپ شده است ظاهراً به این شکل صحیح است :
صورت حال خصم و خاقانی