غزل شمارهٔ ۱۴۸
بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد
دل را قیامت آمد شادان چگونه باشد
تو کامران حسنی از خود قیاس میکن
آن کو اسیر هجر است آسان چگونه باشد
پیغام داده بودی گفتی که چونی از غم
آن کز تو دور ماند میدان چگونه باشد
هر لحظه چون گوزنان هوئی برآرم از جان
سگجانم ارنه چندین هجران چگونه باشد
نالندهٔ فراقم وز من طبیب عاجز
درماندهٔ اجل را درمان چگونه باشد
خواهم که راز عشقت پنهان کنم ز یاران
صحرای آب و آتش پنهان چگونه باشد
پیش پیام و نامهات بر خاک باز غلطم
در خون و خاک صیدی غلطان چگونه باشد
نامه به موی بندی وز اشک مهر سازی
در مهر تر نگوئی عنوان چگونه باشد
بر موی بند نامهات طوفان گریست چشمم
چندین به گرد موئی طوفان چگونه باشد
خاقانی است و آهی صد جا شکسته دربر
یارب که من چنینم جانان چگونه باشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد
دل را قیامت آمد شادان چگونه باشد
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که دل از غم جدایی تو راحت باشد، در حالی که حال دل همچون روز قیامت است و شادی در آن جایی ندارد؟
تو کامران حسنی از خود قیاس میکن
آن کو اسیر هجر است آسان چگونه باشد
هوش مصنوعی: تو خود را با کسی مقایسه میکنی که در عشق و جدایی گرفتار است، ولی آیا میدانی که وضعیت او چگونه است و چقدر دشوار میگذرد؟
پیغام داده بودی گفتی که چونی از غم
آن کز تو دور ماند میدان چگونه باشد
هوش مصنوعی: پیامی ارسال کرده بودی و از احوال من پرسیده بودی. حالا از غمی که به خاطر دوریات در دل دارم، میدانم که چگونه باید باشد.
هر لحظه چون گوزنان هوئی برآرم از جان
سگجانم ارنه چندین هجران چگونه باشد
هوش مصنوعی: هر لحظه از عمق وجودم نالهای بلند میشود، اگر نه، چطور میتوانم این همه دوری و جدایی را تحمل کنم؟
نالندهٔ فراقم وز من طبیب عاجز
درماندهٔ اجل را درمان چگونه باشد
هوش مصنوعی: من در غم دوری مینالم و در حالی که خودم از درمان دردهای دیگران ناتوانم، نمیدانم چطور میتوانم درد مرگ را درمان کنم.
خواهم که راز عشقت پنهان کنم ز یاران
صحرای آب و آتش پنهان چگونه باشد
هوش مصنوعی: میخواهم راز عشق تو را از دوستانم مخفی نگه دارم، اما چطور میتوانم آن را پنهان کنم در دل بیابانی که پر از آب و آتش است؟
پیش پیام و نامهات بر خاک باز غلطم
در خون و خاک صیدی غلطان چگونه باشد
هوش مصنوعی: قبل از پیام و نامهات، در زمین به خاک افتادهام؛ حالا چطور میتوانم در خون و خاک، مانند یک صید در حال غلطیدن، بیخبر از حال خود باشم؟
نامه به موی بندی وز اشک مهر سازی
در مهر تر نگوئی عنوان چگونه باشد
هوش مصنوعی: نامهای که به موی تو بسته شده و از اشک به وجود آمده، هرگز نمیتواند در مهر تو عنوانی داشته باشد.
بر موی بند نامهات طوفان گریست چشمم
چندین به گرد موئی طوفان چگونه باشد
هوش مصنوعی: چشمم بر نامهات اشک میریزد، در حالیکه بر سادگی و زیبایی موی تو، امواج طوفان به شدت میزنند. چگونه میتوان آشفتهحالی و شدت این طوفان را به تصویر کشید؟
خاقانی است و آهی صد جا شکسته دربر
یارب که من چنینم جانان چگونه باشد
هوش مصنوعی: خاقانی در این بیت به شدت از درد و رنج خود سخن میگوید و از خود میپرسد که با وجود چنین حالتی که دارد، معشوقش چگونه میتواند او را درک کند. او بیان کننده احساسی عمیق از شکست و ناامیدی است و در نهایت از خدا میخواهد که به او کمک کند.