گنجور

شمارهٔ ۴۰ - قصیده

هرگز به باغ دهر گیائی وفا نکرد
هرگز ز شست چرخ خدنگی خطا نکرد
خیاط روزگار به بالای هیچ کس
پیراهنی ندوخت که آخر قبا نکرد
نقدی نداد دهر که حالی دغل نشد
نردی نباخت چرخ که آخر دغا نکرد
گردون در آفتاب سلامت کرا نشاند
کآخر چو صبح اولش اندک بقا نکرد
کی دیده‌ای دو دوست که جوزا صفت بدند
کایامشان چو نعش یک از یک جدا نکرد
وقتی شنیده‌ام که وفا کرد روزگار
دیدم به چشم خویش که در عهد ما نکرد
دهر اژدهای مردم خوار است و فرخ آنک
خود را نوالهٔ دم این اژدها نکرد
بس کس که اوفتاد در این غرقه گاه غم
چشم خلاص داشت سفینه‌ش وفا نکرد
آن مهره دیده‌ای تو که در ششدر اوفتاد
هرگه که خواست رفت حریفش رها نکرد
خاقانیا به چشم جهان خاک درفکن
کو درد چشم جان تو را توتیا نکرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1390/11/02 02:02
رضا حمیدی زاده

با درود
در مصرع اول بیت هفتم:
دهر اژدهای مردم خوار است و فرخ آنک
به نظر میرسد وازه "مرد" به جای "مردم" هم وزن مصرع را با وزن کلی شعر هماهنگتر کند و هم از سمته در خواندن جلوگیری نماید.
با شپاس از خدمت ادیبانه

1390/11/02 02:02
رضا حمیدی زاده

درود مجدد
متاسفانه بدلیل تاریکی محیط علطهای تایپی زیاد شد.
واژه به جای وازه
سکته به جای سمته
سپاس به جای شپاس
پوزش از بروز خطا

1390/11/02 08:02
رسته

وزن شعر به شکل مفعول فاعلات مفاعیلن فاعلن تقطیع شده است. وزن بیت 7 هم از آن پیروی می‌کند.
ده رژ د / ها ی مر د / م خا رس ت و / فر ر خا نک/
اگر مردم را به مرد تبدیل کنید یک هجای کوتاه کم می آورد و بیت از وزن خارج می‌شود.