گنجور

شمارهٔ ۴۱ - قصیده

خسرو بدار ملک جم ایوان تازه کرد
در هشت خلد مملکه بستان تازه کرد
کیخسرو تهمتن بر زال سیستان
در ملک نیم روز شبستان تازه کرد
این کعبه را که سد سکندر حریم اوست
خضر خلیل مرتبه بنیان تازه کرد
بهر ثبات ملک چنین کعبهٔ جلال
از بوقبیس حلم خود ارکان تازه کرد
قصری که عرش کنگرهٔ اوست آسمان
از عقد انجمش گهر افشان تازه کرد
مانا که بهر تاختن مرکبان عقل
مهدی به عالم آمد و میدان تازه کرد
یا عالمی ز لطف برآورد کردگار
وانگه در او معادن حیوان تازه کرد
دست کرم گشاد شه و پای بخل بست
تا پیشگاه قصر شرف وان تازه کرد
قحط سخا ز کشور امید برگرفت
گر خلق بهر عاطفه باران تازه کرد
شاهی که بهر کوههٔ زین‌های ختلیانش
ماهی به چرخ تحفه ز دندان تازه کرد
خاقان اعظم آنکه بقا با سعادتش
هم‌شیرهٔ ابد شد و پیمان تازه کرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خسرو بدار ملک جم ایوان تازه کرد
در هشت خلد مملکه بستان تازه کرد
هوش مصنوعی: خسرو، پادشاه بزرگ، کاخی مجلل در سرزمین جم ساخت و در باغی زیبا و دل‌فریب، سرسبزی و تازگی به وجود آورد.
کیخسرو تهمتن بر زال سیستان
در ملک نیم روز شبستان تازه کرد
هوش مصنوعی: کیخسرو، پهلوان بزرگ و مشهور، در سرزمین زال، واقع در سیستان، در میانه‌ی روز و در شرایطی خاص به تازگی اقدام به کاری مهم کرده است.
این کعبه را که سد سکندر حریم اوست
خضر خلیل مرتبه بنیان تازه کرد
هوش مصنوعی: این خانه‌ی کعبه که سکندر آن را محاصره کرده، خدمات و ساختار تازه‌ای به وسیله‌ی خضر خلیل به دست آورده است.
بهر ثبات ملک چنین کعبهٔ جلال
از بوقبیس حلم خود ارکان تازه کرد
هوش مصنوعی: برای حفظ استحکام کشور و عظمت آن، بوقبیس با صبر و درایت خود پایه‌های تازه‌ای را بنا نهاد.
قصری که عرش کنگرهٔ اوست آسمان
از عقد انجمش گهر افشان تازه کرد
هوش مصنوعی: قصرِ او مانند عرش آسمان است و درخشش ستاره‌ها، زیبایی و تازگی به این فضا بخشیده است.
مانا که بهر تاختن مرکبان عقل
مهدی به عالم آمد و میدان تازه کرد
هوش مصنوعی: تا زمانی که مرکب عقل، یعنی تفکر صحیح و درست، آماده باشد، مهدی به دنیا آمد و فضایی نو ایجاد کرد.
یا عالمی ز لطف برآورد کردگار
وانگه در او معادن حیوان تازه کرد
هوش مصنوعی: خداوند، با مهربانی‌اش جهانی را خلق کرد و سپس در آن، منابع و گنجینه‌های زندگی را به وجود آورد.
دست کرم گشاد شه و پای بخل بست
تا پیشگاه قصر شرف وان تازه کرد
هوش مصنوعی: دست سخاوت شاه باز شده و پاهای بخل بسته است، بنابراین در محل قصر شرف، نعمت‌ها و برکات تازه‌ای فراهم شده است.
قحط سخا ز کشور امید برگرفت
گر خلق بهر عاطفه باران تازه کرد
هوش مصنوعی: زمانی که سخاوت و generosity در سرزمین امید کمیاب شد، مردم به خاطر عشق و محبت، بارانی از احساسات تازه به پا کردند.
شاهی که بهر کوههٔ زین‌های ختلیانش
ماهی به چرخ تحفه ز دندان تازه کرد
هوش مصنوعی: شاهی که برای کوه‌های پر از زین ختلیانش، ماهی را به عنوان هدیه‌ای از دندان‌های تازه‌اش به آسمان ارسال کرد.
خاقان اعظم آنکه بقا با سعادتش
هم‌شیرهٔ ابد شد و پیمان تازه کرد
هوش مصنوعی: پادشاه بزرگ و عالی‌مقام که زندگی‌اش با خوشبختی گره خورده و این پیوند به نوعی جاودانی شده و برقراری عهدی نو را آغاز کرده است.