گنجور

شمارهٔ ۲۱۳ - مطلع سوم

دوش که صبح چاک زد صدرهٔ چرخ عنبری
خضر درآمد از درم صبح‌وش از منوری
شعبهٔ برق و روز نو، غرتش از مبارکی
قلهٔ برف و صبح‌دم، شیبتش از معطری
بیضهٔ مهر احمدی، جبهتش از گشادگی
روضهٔ قدس عیسوی، نکهتش از معنبری
دست و عصاش موسوی، رکوه پرآب زندگی
گرم روان عشق را، کرده به چشمه رهبری
مه قدم و فلک ردا، وز تف آفتاب و ره
چهره چو ماه منخسف، یافته رنگ اسمری
دید مرا گرفته لب، آتش پارسی ز تب
نطق من آب تازیان برده به نکتهٔ دری
گفت چه طرفه طالعی، کز درخانهٔ ششم
مهره به کف به هفت حال، این همه در مششدری
در یرقان چو نرگسی، در خفقان چو لاله‌ای
نرگس چاک جامه‌ای، لالهٔ خاک بستری
حلقهٔ آن بریشمی کز بر چنگ برکشند
از پی آن چو ماه نو زار و نزار و لاغری
چند نشانهٔ غرض، بودن و بی‌نشان شدن
جوهر نور نیستی، سایهٔ نور جوهری
مثل عطاردی چرا، چون مه نو نه مقبلی
طالع تو اسد چرا، چون سرطان به مدبری
کعبهٔ آسمان حرم صدر شهنشه است و بس
خاص کبوترش توئی ار همه نسر طائری
گر ز حجاز کعبه را رخصت آمدن بود
در حرم خدایگان کعبه کند مجاوری
سایهٔ ذو الجلال بین وز فلک این ندا شنو
اینت مجاهد هدی، اینت مظفر فری

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش که صبح چاک زد صدرهٔ چرخ عنبری
خضر درآمد از درم صبح‌وش از منوری
هوش مصنوعی: دیشب وقتی که صبح به آرامی آغاز شد و آسمان روشن شد، بوی خوشی مانند عطر خوشبوی عنبر از در خانه‌ام وارد شد و صبحی زیبا و دل‌انگیز فرا رسید.
شعبهٔ برق و روز نو، غرتش از مبارکی
قلهٔ برف و صبح‌دم، شیبتش از معطری
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی صبحی تازه و روشنایی روز جدید اشاره دارد. نمایی از قله‌های برفی و هوای خوش از عطر و طراوت صبح را توصیف می‌کند. روح تازه و شادابی که در این بیداری و نو شدن روز نهفته است، حس خوب و خوشایندی را منتقل می‌کند.
بیضهٔ مهر احمدی، جبهتش از گشادگی
روضهٔ قدس عیسوی، نکهتش از معنبری
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف ویژگی‌های خاص و روحانی یک شخصیت والا می‌پردازد. "بیضهٔ مهر احمدی" به معنای محبت و عشق به پیامبری چون احمد (پیامبر اسلام) است، و "جبهتش از گشادگی روضهٔ قدس عیسوی" نشان‌دهنده‌ی بزرگی و عظمت ایشان است که با مقدس بودن عیسوی پیوسته است. همچنین "نکهتش از معنبری" به این معناست که آثار و ویژگی‌های او از روحانیتی برآمده است که در مقام والای معبّر (سخنران) وجود دارد. مجموع این توصیف‌ها نمایانگر جایگاه بلند و معنوی شخصیت موردنظر است.
دست و عصاش موسوی، رکوه پرآب زندگی
گرم روان عشق را، کرده به چشمه رهبری
هوش مصنوعی: دست و عصای موسوی، نماد رهبری و هدایت است. او با قدرت و عقیده‌ای مستحکم، جریان زندگی و عشق را به سمت چشمه‌ای از رهبری و هدایت هدایت کرده است. زندگی پر از چالش‌ها و مشکلات است، اما او با اعتماد به نفس و فداکاری به مسیر خود ادامه می‌دهد.
مه قدم و فلک ردا، وز تف آفتاب و ره
چهره چو ماه منخسف، یافته رنگ اسمری
هوش مصنوعی: ماه به عنوان یک شخص زیبا و خوش‌پوش در نظر گرفته شده که وقتی از شدت تابش خورشید و نور چهره‌اش کمرنگ می‌شود، رنگ و زیبایی‌اش تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
دید مرا گرفته لب، آتش پارسی ز تب
نطق من آب تازیان برده به نکتهٔ دری
هوش مصنوعی: او که در سخن گفتن من تأثیر می‌گذارد، آتش پارسی را از شدت احساساتم درک می‌کند و در عین حال، کلمات عربی را نیز به شکلی خاص از من می‌گیرد.
گفت چه طرفه طالعی، کز درخانهٔ ششم
مهره به کف به هفت حال، این همه در مششدری
هوش مصنوعی: شگفتا که چه سرنوشتی است که از در خانه ششم با مهره‌ای در دست، به هفت حال مختلف، این همه حال و اوضاع در مشهد به وجود آمده است.
در یرقان چو نرگسی، در خفقان چو لاله‌ای
نرگس چاک جامه‌ای، لالهٔ خاک بستری
هوش مصنوعی: در میان رنگ زرد، همچون گل نرگس، و در سکوت و تاریکی، مانند گل لاله‌ای هستم. نرگس جامه‌اش را چاک زده و لاله‌ای در خاک مدفون شده است.
حلقهٔ آن بریشمی کز بر چنگ برکشند
از پی آن چو ماه نو زار و نزار و لاغری
هوش مصنوعی: حلقه‌ای که از برز ریشه‌ای ساخته شده و با چنگ به سمت بالا کشیده می‌شود، شبیه به ماه نو است که ضعيف و نزار به نظر می‌رسد.
چند نشانهٔ غرض، بودن و بی‌نشان شدن
جوهر نور نیستی، سایهٔ نور جوهری
هوش مصنوعی: چندین علامت از هدف و مقصود وجود دارد، اما جوهر و اصل نور به خودی خود نمی‌تواند نشانه‌ای از عدم باشد، بلکه تنها سایه‌ای از نور واقعی است.
مثل عطاردی چرا، چون مه نو نه مقبلی
طالع تو اسد چرا، چون سرطان به مدبری
هوش مصنوعی: چرا مانند عطاردی، در حالیکه ماه نو حالت خاصی ندارد؟ و چرا طالع تو مانند مرداد است، در حالی که مانند سرطان به تدبیر و مدیریت نیاز دارد؟
کعبهٔ آسمان حرم صدر شهنشه است و بس
خاص کبوترش توئی ار همه نسر طائری
هوش مصنوعی: کعبهٔ آسمان، تنها حرم و مکان مقدس وجود پادشاه بزرگ است و تنها تویی که به عنوان کبوتر در آنجا به حساب می‌آیی، نه هیچ پرندهٔ دیگر.
گر ز حجاز کعبه را رخصت آمدن بود
در حرم خدایگان کعبه کند مجاوری
هوش مصنوعی: اگر از حجاز اجازه آمدن به کعبه داده شود، در خانه‌ی خداوند، کعبه مجاورت می‌کند.
سایهٔ ذو الجلال بین وز فلک این ندا شنو
اینت مجاهد هدی، اینت مظفر فری
هوش مصنوعی: سایهٔ خداوند بزرگ میان زمین و آسمان قرار دارد. این ندا را بشنو که تو مجاهدی هستی که راه هدایت را در پیش گرفته‌ای و در مقامی پیروز قرار داری.

حاشیه ها

1396/09/13 23:12
محمدحسین

گویا در ابتدای بیت10 "چند نشانه عرض" صحیح باشد و در طبع مرحوم سجادی نیز به گمان همین ضبط است؛ در معنای عارضه و بیماری.

1402/11/05 20:02
فتوحی رودمعجنی

دید مرا گرفته لب، آتش پارسی ز تب / نطق من آب تازیان برده به نکتهٔ دری

آتش پارسی: تبخال است. در ذخیرۀ خوارزمشاهی آمده است : آماسی است که حوالی آن سرخ باشد و سخت سوزان و گرم باشد آن را آتش پارسی گویند. (ذخیره خوارزمشاهی، ج 1 ص 160). تصحیح محمدرضا محرری. انتشارات فرهنگستان علوم.