گنجور

شمارهٔ ۲۰۵ - در حال بیماری به اشتیاق خراسان

به خراسان شوم انشاء الله
آن ره آسان شوم انشاء الله
چون طرب در دل و دل در ملکوت
ره به پنهان شوم انشاء الله
خضر پنهان گذرد بر ره و من
خضر دوران شوم انشاء الله
ایمن از کوه نشینان به گذر
باد آبان شوم انشاء الله
پیش آن باد پرستان به شکوه
کوه ثهلان شوم انشاء الله
قمع آن را که کند کوه پناه
موج طوفان شوم انشاء الله
ملک عزلت طلبم و افسر عقل
بو که سلطان شوم انشاء الله
تا زند چتر سیه بخت سپید
ابر نیسان شوم انشاء الله
چه نشینم به وباخانهٔ ری
به خراسان شوم انشاء الله
عندلیبم چه کنم خارستان
به گلستان شوم انشاء الله
همه سر عقلم و چون عزم کنم
همه تن جان شوم انشاء الله
خاک شوره شده‌ام جهد کنم
کآب حیوان شوم انشاء الله
بکنم دیو دلی‌ها به سفر
تا سلیمان شوم انشاء الله
چون صفا یافتگان ز اشک طرب
تر گریبان شوم انشاء الله
چون شگرفان ره از گرد سفر
خشک دامان شوم انشاء الله
نمک افشان شدم از دیده کنون
شکرافشان شوم انشاء الله
گر چو نرگس یرقان دارم، باز
گل خندان شوم انشاء الله
خشک چون شاخ درمنه شده‌ام
تازه ریحان شوم انشاء الله
سنگ زردم شده معلول به وقت
لعل رخشان شوم انشاء الله
چشم یارم همه بیماری و باز
همه درمان شوم انشاء الله
عرض آورد به گوشم سر و گفت
که به پایان شوم انشاء الله
چون ز شربت به جلاب آمده‌ام
به ز بحران شوم انشاء الله
به مزور ز  جلاب آیم هم
رغم خصمان شوم انشاء الله
وز مزور  چو به مرغ  آیم باز
مرغ پران شوم انشاء الله
تب مرا گفت که سرسام گذشت
من پس آن شوم انشاء الله
نه نه تا حکم ز سلطان چه رسد
تا به فرمان شوم انشاء الله
گر دهد رخصه، کنم نیت طوس
خوش و شادان شوم انشاء الله
بر سر روضهٔ معصوم رضا
شبه رضوان شوم انشاء الله
گرد آن روضه چو پروانهٔ شمع
مست جولان شوم انشاء الله

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به خراسان شوم انشاء الله
آن ره آسان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: ان شاء الله به خراسان می‌روم و امیدوارم که این سفر برایم آسان باشد.
چون طرب در دل و دل در ملکوت
ره به پنهان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: وقتی شادی در دل من باشد و دل به عالم بالا دست یابد، ان شاء الله به طور مخفیانه به آنجا می‌روم.
خضر پنهان گذرد بر ره و من
خضر دوران شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: مردی که به صورت پنهانی از کنار من می‌گذرد، مانند خضر خودم را در این زمان خواهم یافت و به یاری خدا این اتفاق خواهد افتاد.
ایمن از کوه نشینان به گذر
باد آبان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: امیدوارم در سفر خود از خطرات و مشکلاتی که ممکن است از سوی ساکنان کوهستان پیش آید، در امان باشم.
پیش آن باد پرستان به شکوه
کوه ثهلان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: امیدوارم در برابر وزش بادهایی که طرفدار کوه ثهلان هستند، قرار بگیرم.
قمع آن را که کند کوه پناه
موج طوفان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: به کسی که در برابر مشکلات و سختی‌ها ایستادگی کند و به عنوان پناهی برای دیگران عمل کند، اشاره دارد. این فرد می‌خواهد در برابر طوفان‌ها و بحران‌ها ثابت قدم بماند و به یاری دیگران بشتابد. امیدی به آینده و توانایی مقابله با چالش‌ها دارد.
ملک عزلت طلبم و افسر عقل
بو که سلطان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: من به دنبال آرامش و تنهایی هستم و می‌خواهم با خرد خود، به مقام والایی دست پیدا کنم؛ ان شاء الله.
تا زند چتر سیه بخت سپید
ابر نیسان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: امیدوارم که در فصل بهار، باران‌های خوبی ببارد تا زندگی بهتری شروع کنم.
چه نشینم به وباخانهٔ ری
به خراسان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: آیا در اینجا بنشینم یا به ری بروم و به خراسان برگردم، امیدوارم که چنین شود.
عندلیبم چه کنم خارستان
به گلستان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: من مانند بلبل هستم، چه کاری می‌توانم بکنم؟ امیدوارم که این بیابان به باغ و گلستان تبدیل شود.
همه سر عقلم و چون عزم کنم
همه تن جان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: من تمام وجودم را وقف عقل خود کرده‌ام و اگر عزم و اراده کنم، حتماً جانم را فدای آن خواهم کرد.
خاک شوره شده‌ام جهد کنم
کآب حیوان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: من به مانند خاکی خسته و خشک شده‌ام، اما تلاش می‌کنم که دوباره زنده و سرشار از زندگی شوم، ان شاء الله.
بکنم دیو دلی‌ها به سفر
تا سلیمان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: می‌خواهم گام در راه‌های دشوار بگذارم تا به موفقیت و بزرگی برسم، ان شاء الله.
چون صفا یافتگان ز اشک طرب
تر گریبان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: وقتی که کسانی که از شادی و سرور بهره‌مند شده‌اند، به من بپاشند اشک خوشحالی، ان‌شاءالله من هم در این حال به آنان ملحق می‌شوم.
چون شگرفان ره از گرد سفر
خشک دامان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: وقتی که شگرفان (یا بزرگواران) از گرد سفر باز می‌گردند، من نیز ان‌شاءالله با دامن خشک و پاک به آنها می‌پیوندم.
نمک افشان شدم از دیده کنون
شکرافشان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: من از چشمانم اشک مانند نمک پراکنده شدم و اکنون امیدوارم که به زودی رنج و اندوه برطرف شود.
گر چو نرگس یرقان دارم، باز
گل خندان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: اگرچه همچون نرگس رنگی زرد دارم، اما امید دارم که دوباره شاداب و خندان شوم.
خشک چون شاخ درمنه شده‌ام
تازه ریحان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: من همچون شاخۀ خشکی در بوته‌زار هستم و امیدوارم روزی به طراوت و تازگی گل ریحان برگردم.
سنگ زردم شده معلول به وقت
لعل رخشان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: در انتظار روزی هستم که با زیبایی و شکوهی مانند لعل (یاقوت) به اوج برسم و از حالت ضعف و ناتوانی خارج شوم. ان‌شاءالله.
چشم یارم همه بیماری و باز
همه درمان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: چشم محبوبم برایم درد و رنجی است، اما امیدوارم که باز هم شفا یابم.
عرض آورد به گوشم سر و گفت
که به پایان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: در گوشم سرود که ان‌شاءالله به پایان می‌رسم.
چون ز شربت به جلاب آمده‌ام
به ز بحران شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: زمانی که من از نوشیدن شربت جان تازه‌ای به دست آورده‌ام، امید دارم که به زودی از مشکلات و سختی‌ها رها شوم.
به مزور ز  جلاب آیم هم
رغم خصمان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: من با نیرنگ و حیله به جایی می‌رسم که حتی دشمنانم هم از آن حیرت‌زده خواهند شد، ان‌شاءالله.
وز مزور  چو به مرغ  آیم باز
مرغ پران شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: وقتی از جایی دور برمی‌گردم، مثل مرغی که از قفس آزاد شده، امیدوارم آزاد و رها شوم.
تب مرا گفت که سرسام گذشت
من پس آن شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: بیماری من به من گفت که دیوانگی و بی‌تابی‌ام تمام شده است و من نیز امیدوارم که به زودی به حالت عادی برگردم.
نه نه تا حکم ز سلطان چه رسد
تا به فرمان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: هرگز، تا زمانی که حکم سلطان صادر نشده، به هیچ دستوری تن نخواهم داد، انشاءالله.
گر دهد رخصه، کنم نیت طوس
خوش و شادان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: اگر اجازه باشد، نیت دارم به طوس بروم و خوشحال شوم، ان‌شاءالله.
بر سر روضهٔ معصوم رضا
شبه رضوان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: در کنار باغ معصوم رضا، امیدوارم به بهشت برین برسم.
گرد آن روضه چو پروانهٔ شمع
مست جولان شوم انشاء الله
هوش مصنوعی: به دور آن باغ چون پروانه‌ای که دور شمع می‌چرخد، با شوق و عشق سرگردان خواهم شد، ان‌شاءالله.

حاشیه ها

1392/09/29 22:11
ناشناس

بیت های آخر نشان شیعه بودن خاقانیست

1393/10/06 12:01
رحیم غلامی

با سلام به گفته آقای ضیاءالدین سجادی در مقدمه دیوان خاقانی، این بیتها نشانه تشیع شاعر نیست چون در بیتهایی دیگری سخنانی ضد شیعه گفته است.

1393/10/06 12:01
رحیم غلامی

با سلام در بیتهایی دیگری خاقانی سخنانی ضد تشیع گفته که می توانید به مقدمه دیوان خاقانی به قلم دکتر صیا الدین سجادی رجوع کنید.

1402/11/17 01:02
سپهر جمالی

درود بر شما

 

اخیرا از جناب دکتر کزازی شنیدم که در این سروده‌ی خاقانی از واژه‌ی گَرزمان به عنوانِ قافیه استفاده شده اما در شعری که اینجا آمده چنین قافیه ای نداریم

از صاحب نظران و محققان خواهشمندم که پیگیری بفرمایید