وصف شراب
از او بوی دزدیده کافور و عنبر
وز او گونه برده عقیق یمانی
بماند گل سرخ همواره تازه
اگر قطره ای زو به گل بر چکانی
عقیقی شرابی که در آبگینه
درخشان شود چون سهیل یمانی
شود گونهٔ جام باده ز عکسش
ملوّن چو از نور او لعل کانی
به ظلمت سکندر گر او را بدیدی
نکردی طلب چشمهٔ زندگانی
ای طبع سازوار ...: ای طبع سازوار ، چه کردم تو را ، چه بودمی و ماه و مریخ: به جام اندر تو پنداری روان است
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: مهرداد بیات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از او بوی دزدیده کافور و عنبر
وز او گونه برده عقیق یمانی
هوش مصنوعی: از او بویی شبیه به کافور و عنبر استنشاق میشود و رنگ چهرهاش به مانند عقیق یمانی است.
بماند گل سرخ همواره تازه
اگر قطره ای زو به گل بر چکانی
هوش مصنوعی: اگر به گل سرخ، حتی یک قطره از عطرش بریزید، همیشه تازه و شاداب خواهد ماند.
عقیقی شرابی که در آبگینه
درخشان شود چون سهیل یمانی
هوش مصنوعی: عقیق شفاف و درخشان مانند ستاره سهیل که در آبگیر به چشم میآید و جلوهگری میکند.
شود گونهٔ جام باده ز عکسش
ملوّن چو از نور او لعل کانی
هوش مصنوعی: چهرهٔ جام شراب به خاطر انعکاس نورش رنگارنگ میشود، همچنان که درخشندگی او لعل را زیباتر میسازد.
به ظلمت سکندر گر او را بدیدی
نکردی طلب چشمهٔ زندگانی
هوش مصنوعی: اگر به تاریکی و ظلمات سکندر نگاه میکردی، هرگز به دنبال چشمهٔ زندگی نمیرفتی.
حاشیه ها
1400/01/09 18:04
A.p
ناخودآگاه یاد این ابیات به جا مانده از قصید رودکی افتادم
زان می، که گر سرشکی ازان درچکد به نیل
صدسال مست باشد از بوی او نهنگ
آهو به دشت اگر بخورد قطرهای ازو
غرنده شیر گردد و نندیشد از پلنگ
1400/01/09 18:04
A.p
که متاسفانه هر دو شعر ابیات آغازین و پایانی آنها از دستبرد حوادث زمان در امان نمانده