گنجور

ای طبع سازوار ...

ای طبع سازوار ، چه کردم تو را ، چه بود
با من همی نسازی و دایم همی ژکی
وایدون فرو کشی به خوشی این می حرام
گویی که شیر مام ز مادر همی مکی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: مهرداد بیات

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای طبع سازوار ، چه کردم تو را ، چه بود
با من همی نسازی و دایم همی ژکی
هوش مصنوعی: ای طبیعت سازگار، چه بر سر تو آوردم که با من به همکاری نپرداختی و همیشه در دلتنگی هستی؟
وایدون فرو کشی به خوشی این می حرام
گویی که شیر مام ز مادر همی مکی
هوش مصنوعی: اگر با شادی و لذت فروکش کنی، گویی که این شراب حرام است؛ مثل اینکه شیر مادر را از دندان می‌مکی.