آبی ...
آبی، مگر چو من ز غم عشق زرد گشت
از شاخ، همچو چوک بیاویخت خویشتن
در نقاشی و شاعری ...: هر چند در صناعت نقش و علوم شعربه سفلگان: عَصیب و گُرده برون کن، وزو زَوَنج نورد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: مهرداد بیات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آبی، مگر چو من ز غم عشق زرد گشت
از شاخ، همچو چوک بیاویخت خویشتن
هوش مصنوعی: آب، اگرچه آبی است، اما چون من از غم عشق زرد شده و خود را به شاخی آویزان کردهام.
حاشیه ها
1400/09/19 00:12
افسانه چراغی
آبی همان میوه بِه است که زردرنگ است.
شاید بِه هم مثل من از غم عشق زردروی شده و مثل شباویز خود را از شاخه درخت آویخته است.