شمارهٔ ۵۳
در کنگر سپهر، هنر داستان ماست
کیوان آسمان سخن، پاسبان ماست
افزون تر از فزونی نجم است، نظم ما
روشن تر از بنان عطارد بنان ماست
نظمی که پشت فکر ز حملش دو تا شود
از فیض لعل دوست ز کشف بیان ماست
تیغی که سینه سخن از نوک آن شکافت،
با خصم ما بگوی که تیغ زبان ماست
آن آتشی که خرمن هر خشک و تر بسوخت،
عکسی ز طبع خنجر آتش فشان ماست
مدحت نگار دفتر دلدار تا شدیم
آیات نظم و رایت داش به شأن ماست
افسر، نشان ما همه گم شد به نام دوست
زآن در نظام عقد ثریا نشان ماست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در کنگر سپهر، هنر داستان ماست
کیوان آسمان سخن، پاسبان ماست
هوش مصنوعی: ما در آسمان مانند کنگر یا گلی هستیم که به زیبایی و هنری که داریم معروف هستیم. کیوان یا زحل در آسمان نماینده و نگهبان کلام و هنر ما نیز هست.
افزون تر از فزونی نجم است، نظم ما
روشن تر از بنان عطارد بنان ماست
هوش مصنوعی: نظم و ترتیب آثار ما از زیبایی ستارهها بیشتر است و روشنی آن از درخشش عطارد هم واضحتر و آشکارتر است.
نظمی که پشت فکر ز حملش دو تا شود
از فیض لعل دوست ز کشف بیان ماست
هوش مصنوعی: نظم و ترتیبی که در فکر ایجاد میشود، زمانی به وجود میآید که احساس دوگانگی در درون ما به وجود آید. این احساس از برکت محبت و عشق به دوست و همچنین از بیان و بیانگری ما ناشی میشود.
تیغی که سینه سخن از نوک آن شکافت،
با خصم ما بگوی که تیغ زبان ماست
هوش مصنوعی: تیغی که با آن سخن از دل را میگشاییم، به دشمن ما بگو که آن، قدرت کلام ماست.
آن آتشی که خرمن هر خشک و تر بسوخت،
عکسی ز طبع خنجر آتش فشان ماست
هوش مصنوعی: آتش افروزی که هر چیز خشک و تر را میسوزاند، نمایی از طبیعت خنجر آتشفشان در وجود ماست.
مدحت نگار دفتر دلدار تا شدیم
آیات نظم و رایت داش به شأن ماست
هوش مصنوعی: وقتی در وصف محبوب خود سخن میگوییم و احساسات و محبتمان را برای او بیان میکنیم، کلمات و نوشتار ما به نوعی نماد و نشانهای از مقام و منزلت خود ما میشود.
افسر، نشان ما همه گم شد به نام دوست
زآن در نظام عقد ثریا نشان ماست
هوش مصنوعی: پایه و اساس هویت ما، در پی نزدیکی با دوست گم شده است و این که در ساختار زندگیمان، نشانهای از او وجود دارد، همچون نگینی در فضای بالا.