شمارهٔ ۴۶
مهر چهری که منور بصر کوکب از اوست
جلوه طرّه طلعت نه، که روز و شب از اوست
مطرب و ساقی از آن بی خود و مستند مدام،
که دف و بربط و نی، جام و می و مشرب از اوست
عضو، عضو وی اگر دل برباید چه عجب،
که کف و ساعد و ساق و زنخ و غبغب از اوست
جانم ار آتش و دل مجمر و تن عود چه باک،
که دل و جان و تن و سوزش و تاب و تب از اوست
گوش کن یک سبق از درس محبت، گرچه،
دفتر و درس و ادیب و کتب و مکتب از اوست
رخ و ابروی و خم و طرّه و خالش بنگر،
کافتاب و مه و نو سنبله و عقرب از اوست
خوش بود تاخت اگر اسب ستم بر افسر
که شهید ستم نعل سم مرکب از اوست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مهر چهری که منور بصر کوکب از اوست
جلوه طرّه طلعت نه، که روز و شب از اوست
هوش مصنوعی: چهرهای که نورش از ستارهها بیشتر است، زیباییاش فقط متعلق به روز و شب نیست بلکه از خود او سرچشمه میگیرد.
مطرب و ساقی از آن بی خود و مستند مدام،
که دف و بربط و نی، جام و می و مشرب از اوست
هوش مصنوعی: موسیقیدان و میفروش همیشه در حال نشئه و سرخوشی هستند، زیرا سازها و نوشیدنیهایی که به کار میبرند، همه از او و به خاطر اوست.
عضو، عضو وی اگر دل برباید چه عجب،
که کف و ساعد و ساق و زنخ و غبغب از اوست
هوش مصنوعی: اگر کسی دل دیگری را به دست آورد، چیز عجیبی نیست، چون تمام اعضای بدن او از همان شخص است.
جانم ار آتش و دل مجمر و تن عود چه باک،
که دل و جان و تن و سوزش و تاب و تب از اوست
هوش مصنوعی: اگر جانم آتش باشد و دل مانند آتشدان و بدنم عود، چه نگرانیای دارم، زیرا دل و جان و بدن و همه سوزش و تپش من از اوست.
گوش کن یک سبق از درس محبت، گرچه،
دفتر و درس و ادیب و کتب و مکتب از اوست
هوش مصنوعی: به یادگیری عشق و محبت گوش کن، حتی اگر معلم و کتاب و آموزشدهندهاش هم او باشد.
رخ و ابروی و خم و طرّه و خالش بنگر،
کافتاب و مه و نو سنبله و عقرب از اوست
هوش مصنوعی: با دقت به صورت و ابرو و حالت مو و لکهای که دارد نگاه کن، زیرا خورشید و ماه و نوک سنبله و عقرب همگی از ویژگیهای او هستند.
خوش بود تاخت اگر اسب ستم بر افسر
که شهید ستم نعل سم مرکب از اوست
هوش مصنوعی: اگر اسب ستم بر افسر تاخت، خوشایند است، زیرا نشانهی این است که ستمگری به سرنوشت شوم خواهد رسید و اثر زخمها و نعلهای مرکب او، نشانگر قربانیانی است که بر اثر ظلم او به شهادت رسیدهاند.