گنجور

شمارهٔ ۲۸

ای آفتاب از مه رویت در التهاب
آیینه تو ساخته، خاکستر آفتاب
ما بی حجاب، روی تو دیدیم و عاشقیم
اندر میان ما و تو، کی سد شود، حجاب
اندر خمار تیره دلی چند سر کنم
ساغر به کف بگیر و برافکن ز رخ نقاب
دیوانه آن که نیستش اندر سرا، پری
دیوانه تر کسی که نبیند پری به خواب
از شعله، شعله غم و از دجله، دجله اشک
سرتا به پا در آتش و پا تا به سر در آب
ما، در هوای چشمه حیوان لعل دوست،
مانند تشنه ایم، که بفریبدش سراب
خوش مجلسی است با غم جانانه، افسرا
خون دلم شراب و نوای دلم رباب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای آفتاب از مه رویت در التهاب
آیینه تو ساخته، خاکستر آفتاب
هوش مصنوعی: ای خورشید، درخشش چهره‌ات موجب شده که آینه‌ای بسازند و حالا این آینه تنها خاکستر نور تو را نشان می‌دهد.
ما بی حجاب، روی تو دیدیم و عاشقیم
اندر میان ما و تو، کی سد شود، حجاب
هوش مصنوعی: ما بدون پوشش و حجاب، چهره تو را مشاهده کردیم و عاشق تو شدیم. در بین ما و تو، چه چیزی می‌تواند مانع شود؟
اندر خمار تیره دلی چند سر کنم
ساغر به کف بگیر و برافکن ز رخ نقاب
هوش مصنوعی: در احوالاتی که دلگیر و غمگین هستم، چقدر باید این جام را در دست بگیرم و بنوشم؟ آن را از دست نگذار و پوشش را از چهره‌ات بردار.
دیوانه آن که نیستش اندر سرا، پری
دیوانه تر کسی که نبیند پری به خواب
هوش مصنوعی: دیوانه کسی است که در خانه‌اش هیچ چیز ندارد، ولی دیوانه‌تر کسی است که خواب پری را هم نمی‌بیند.
از شعله، شعله غم و از دجله، دجله اشک
سرتا به پا در آتش و پا تا به سر در آب
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تصویرسازی حالات انسانی می‌پردازد. او از شعله‌هایی صحبت می‌کند که نماد غم و دلی پر درد هستند، و از دجله به عنوان نمایانگر اشک‌ها و غم‌هایی می‌گوید که به صورت سیلابی بر چهره می‌ریزد. این احساسات متضاد به وضوح نشان‌دهندهٔ وضعیت فردی است که در میان آتش غم و دریاچۀ اشک‌ها غرق شده است؛ به گونه‌ای که تمام وجودش در یک حالت تناقض‌آمیز از سوختن و غمگینی قرار دارد.
ما، در هوای چشمه حیوان لعل دوست،
مانند تشنه ایم، که بفریبدش سراب
هوش مصنوعی: ما از شوق و زیبایی چشمان دوست خود، همچون تشنه‌ای هستیم که در جستجوی آب، فریب سراب را می‌خورد.
خوش مجلسی است با غم جانانه، افسرا
خون دلم شراب و نوای دلم رباب
هوش مصنوعی: نشستنی دلپذیر همراه با غم عمیق است. افسار دردهای قلبم، مانند شراب است و نغمه دلخواهم مانند صدای رباب.