گنجور

شمارهٔ ۱۱

بهر پا بستن دل زلف گره‌گیر دوتا
هست دیوانه یکی حلقه زنجیر دوتا
ترک چشمش چو نظر جانب ابرو افکند
واجب‌القتل یکی، دست به شمشیر دوتا
جز دو لعل لب و آن حلقه موهوم دهان
جمع نادیده کس عنقا یک و اکسیر دوتا
جان و دل برد بها، گندم خال تو عجب
جنس یک جنس در این کشور و تسعیر دوتا
من یکی خواستم او بوسه دو بخشید به من
ای عجب خواب یکی آمد و تعبیر دوتا
چرخم افسر، ز چه دور افکند از درگه دوست
گر نه تقدیر یکی آمد و تدبیر دوتا

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهر پا بستن دل زلف گره‌گیر دوتا
هست دیوانه یکی حلقه زنجیر دوتا
هوش مصنوعی: برای بستن پاها، دل و زلفی که در هم گره خورده‌اند وجود دارد. یکی از این دیوانگان درون یک حلقه زنجیر است.
ترک چشمش چو نظر جانب ابرو افکند
واجب‌القتل یکی، دست به شمشیر دوتا
هوش مصنوعی: زمانی که نگاه زیبای او به ابروهایش می‌افتد، دل‌ها به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرند و به سوی او کشیده می‌شوند، به گونه‌ای که دو نفر آماده نبرد به خاطر عشق او می‌شوند.
جز دو لعل لب و آن حلقه موهوم دهان
جمع نادیده کس عنقا یک و اکسیر دوتا
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت ویژگی‌های ظاهری اشاره می‌کند. در آن گفته شده که تنها دو چیز زیبا وجود دارد: لبان قرمز و یک حلقه از مو که به نظر می‌رسد تنها یک تصویر یا خیال است. همچنین در این بیت به این نکته اشاره شده که هیچ‌کس دیگر قابل مشاهده نیست، به نوعی شبیه به پرنده‌ای افسانه‌ای است که بسیار نایاب است و در ضمن به دو عنصر ارزشمند و کمیاب هم اشاره شده که تمثیل‌هایی از زیبایی و عشق هستند.
جان و دل برد بها، گندم خال تو عجب
جنس یک جنس در این کشور و تسعیر دوتا
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و ارزشمند بودن معشوق اشاره دارد. گندم، که نماد برکت و ثروت است، به خاطر خال معشوق به طرز خاصی ارزشمند شده؛ به طوری که در این کشور، چیزهایی که به ظاهر یکسان به نظر می‌رسند، در واقع ارزش‌های متفاوتی دارند. این به نوعی اشاره به بی‌نظیر بودن و ویژگی‌های خاص معشوق دارد که باعث می‌شود او از دیگران متمایز شود.
من یکی خواستم او بوسه دو بخشید به من
ای عجب خواب یکی آمد و تعبیر دوتا
هوش مصنوعی: من فقط یک بوسه خواستم، ولی او دو بوسه به من داد. چه شگفت‌انگیز که در خوابم، یک چیز خواستم و دو چیزی تعبیر شد.
چرخم افسر، ز چه دور افکند از درگه دوست
گر نه تقدیر یکی آمد و تدبیر دوتا
هوش مصنوعی: من در این دنیای فانی به دور دوستی افتاده‌ام و می‌دانم که اگر مقدر بود، با تدبیر دو نفر هم نمی‌توانستم از این وضعیت دور شوم.

حاشیه ها

1402/06/02 13:09
محمد اسکندری کتکی hobbyhorseup۳@gmail.com

غلط املایی بیت پنجم (من یکی خواستم او بوسه دو بخشید به من