گنجور

شمارهٔ ۵۸ - در کوی عشق

تا عشق را قدم بسر کو نهاده ایم
از کوی عافیت قدم آن سو نهاده ایم
آرام و تاب در پر عنقا سپرده ایم
صبر و سکون به سایه آهو نهاده ایم
پا بست زلف سلسله مویی شدیم ما
و اینک به پای سلسله زآن مو نهاده ایم
گامی نرفته ایم نکو در تمام عمر
این گام اول است که نیکو نهاده ایم
بر یاد دوست، شب همه شب تا سحر گهان
شیدا صفت بنای هیاهو نهاده ایم
هر شب در آرزوی دو مرجان لعل او
بر کهربا، دو رشته لؤلؤ نهاده ایم
با نقد مهر دوست که چون زر خالص است
ما سنگ ناقصی به ترازو نهاده ایم
ما بلبلان نغمه سرا مهر خاموشی
بر لب از آن دو لعل سخنگو نهاده ایم
بگذر شبی به کلبه عشاق و از غمش
سرها ببین که بر سر زانو نهاده ایم
با داغ او خوشیم که آخر به یادگار
نقشی به دل از آن رخ دلجو نهاده ایم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا عشق را قدم بسر کو نهاده ایم
از کوی عافیت قدم آن سو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق، پا به راه دشواری گذاشته‌ایم و از مسیر آرامش و راحتی دور شده‌ایم.
آرام و تاب در پر عنقا سپرده ایم
صبر و سکون به سایه آهو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما آرامش و آسایش خود را به موجودی افسانه‌ای سپرده‌ایم، و صبر و سکون خود را در سایه موجودی زیبا و لطیف قرار داده‌ایم.
پا بست زلف سلسله مویی شدیم ما
و اینک به پای سلسله زآن مو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما به زلفی که در آن موهای پیچیده است، گرفتار شده‌ایم و اکنون به پای آن زلف ایستاده‌ایم.
گامی نرفته ایم نکو در تمام عمر
این گام اول است که نیکو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما در تمام عمر هیچ گام مثبتی برنداشته‌ایم و این اولین گام است که به خوبی برداشته‌ایم.
بر یاد دوست، شب همه شب تا سحر گهان
شیدا صفت بنای هیاهو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما به یاد دوست، تمام شب را تا سحر در حال شادمانی و خوش‌گذرانی سپری کرده‌ایم.
هر شب در آرزوی دو مرجان لعل او
بر کهربا، دو رشته لؤلؤ نهاده ایم
هوش مصنوعی: هر شب به یاد آرزوی دو مرجان قرمز او، بر روی کهربا دو رشته مروارید قرار داده‌ایم.
با نقد مهر دوست که چون زر خالص است
ما سنگ ناقصی به ترازو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما محبت و عشق دوست را با ارزشی بالا تشبیه کرده‌ایم، در حالی که خودمان چیزی ناقص و بی‌ارزش داریم که آن را بر روی ترازو قرار داده‌ایم.
ما بلبلان نغمه سرا مهر خاموشی
بر لب از آن دو لعل سخنگو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما مانند بلبلانی هستیم که هیچ صدایی از ما نمی‌آید و تنها به خاطر زیبایی و سکوت آن دو لعل گرانبها در لب‌هایمان، خاموش مانده‌ایم.
بگذر شبی به کلبه عشاق و از غمش
سرها ببین که بر سر زانو نهاده ایم
هوش مصنوعی: یک شب را در کلبه عاشقان بگذران و ببین که چطور به خاطر غم عشق، سرهایمان را بر زانو گذاشته‌ایم.
با داغ او خوشیم که آخر به یادگار
نقشی به دل از آن رخ دلجو نهاده ایم
هوش مصنوعی: ما با یاد آن عزیز آرامش داریم، چرا که از چهره‌اش در دل‌مان اثری به یادگار مانده است.