گنجور

شمارهٔ ۳۵ - آیینه صبح

صبح هنوز این عروس حجله خاور
پرده نیفکنده بود از رخ انور
لشکر چین تاختن نکرده به هندو
لشکر هندو تهی نساخته سنگر
تیرگی شب نرفته از رخ گیتی
روشنی صبح نادمیده ز خاور
آینه آسمان نه روشن و نه تار
ساحت غبرا نه صافی و نه مکدّر
ترک من، آن سنگدل حریف ستم خو،
ماه من، آن سرو قد نگار سمن بر
طرّه و رخ آب و تاب داده، درآمد
تا ببرد آب و تاب من همه یکسر
چاکر خورشیدش، آنچه ماه به خلخ
بنده شمشادش آنچه سرو به کشمر
ریخته مرجان دو لعلش بر سر مرجان
بیخته عنبر دو زلفش بر سر عنبر
بر رخ بیضا گسسته رشته پروین
بر زبر مه شکسته حقه گوهر
افعی غژمان او، معلق شمشاد
ارقم پیچان او حمایل عرعر
آمده زاغش مقیم سایه گلبن
جسته غرابش مکان به شاخ صنوبر
بر مه نورانیش دو هاله مشکین
در شب ظلمانیش دو زهره ازهر
رقص کنانش به ماه عقرب جرّار
حلقه زنانش به گنج افعی حمیر
نار خلیلش عیان و معجز داوود
مار کلیمش عیان و صنع سکندر
سوده الماسش گرد جزع یمانی
حلّه حمراش زیر دیبه اخضر
بسته به یک گلبنی دو گوی بلورین
هشته به یک عرعری دو پشته مرمر
کرده تباشیر را به غالیه پنهان
ساخته شنگرف را به مشک مستر
بر سمن از لاجورد هشته دو جلباب
بر قمر از آبنوس بسته دو چنبر
لاله حمرا نهفته زیر دو ریحان
سبزه بویا نهاده گرد دو عبهر
گشته سمن زار او چراگه آهو
و آمده آهوی او دچار به اژدر
بیضه کافور او به طبله زنگار
قرص تباشیر او به نافه ازفر
گرد دو گلنار او دو دسته سنبل
زیر دو نسرین او دو شاخه سعتر
سعتر او را ز ارغوان همه بالین
سنبل او را ز اقحوان همه بستر
لؤلؤی شهوار او به حقه سیمین
گوهر شب تاب او به مشک مقطر
چشمه زیبق ز مشکپایش جاری
پاره آهن به سیم خامش مضمر
عاج و طبرخون نهان نموده به سنجاب
نقل و طبرزد پراکنیده به شکر
گرد گلش نیش خار هیچ ولیکن،
گرد سیه نرگسش هزاران نشتر
غیر زنخدان و چهر او نشنیدم
چاه مقعر به اوج ماه منوّر
پسته درآمیخته به شهد مهنّا
فندقی انگیخته ز قند مکرر
گلشنی آراسته، که اینم عارض
گلبنی افراخته که اینم پیکر

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبح هنوز این عروس حجله خاور
پرده نیفکنده بود از رخ انور
هوش مصنوعی: صبح هنوز روشن نشده بود و عروس زیبای خاور، پرده را از چهره نورانی‌اش کنار نزده بود.
لشکر چین تاختن نکرده به هندو
لشکر هندو تهی نساخته سنگر
هوش مصنوعی: لشکر چین هنوز به هند حمله نکرده است، اما لشکر هند هم به خاطر این تهدید هیچ دفاعی آماده نکرده است.
تیرگی شب نرفته از رخ گیتی
روشنی صبح نادمیده ز خاور
هوش مصنوعی: شب هنوز تاریکی خود را از چهره‌ی زمین برنداشته و صبح هنوز با روشنی‌اش از سمت شرق ظاهر نشده است.
آینه آسمان نه روشن و نه تار
ساحت غبرا نه صافی و نه مکدّر
هوش مصنوعی: آسمان به گونه‌ای نیست که کاملاً روشن یا تاریک باشد و فضای اطراف هم نه صاف و نه کدر به نظر می‌رسد.
ترک من، آن سنگدل حریف ستم خو،
ماه من، آن سرو قد نگار سمن بر
هوش مصنوعی: عشق من، آن بی‌رحم که در برابر ستم مقاوم است، مانند ماهی نورانی و دوست‌داشتنی است که شب‌هنگام در کنار سروی زیبا و خوش‌قامت قرار دارد.
طرّه و رخ آب و تاب داده، درآمد
تا ببرد آب و تاب من همه یکسر
هوش مصنوعی: موهای خوش‌فرمش و چهره‌ی زیبا و درخشانش، مثل جاذبه‌ای قوی، به میان آمد و تمام آرامش و زیبایی من را به‌یکباره گرفت.
چاکر خورشیدش، آنچه ماه به خلخ
بنده شمشادش آنچه سرو به کشمر
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جاذبه‌های طبیعی می‌پردازد. شاعر از خورشید به عنوان منبع روشنایی و زندگی یاد می‌کند و می‌گوید که او به معنای واقعی خدمتگزار آن است. همچنین، ماه به تصویر کشیده شده که در جلال و زیبایی خود به مانند بندهایی زیبا به دور شاخه‌های درختان می‌پیچد. سرو، که نماد زیبایی و استقامت است، به مکانی خاص اشاره دارد و به زیبایی‌های آنجا اشاره می‌کند. به طور کلی، شعر به ستایش زیبایی‌های طبیعت و جذابیت‌هایش پرداخته است.
ریخته مرجان دو لعلش بر سر مرجان
بیخته عنبر دو زلفش بر سر عنبر
هوش مصنوعی: ریزش دانه‌های مرجان دو رنگ بر روی سر مرجان، و پخش شدن بوی خوش دو رشته موی او بر روی عطر عنبر.
بر رخ بیضا گسسته رشته پروین
بر زبر مه شکسته حقه گوهر
هوش مصنوعی: بر چهره سفید او رشته‌ی پروین (مجموعه‌ای از ستاره‌ها) پاره شده و بر روی ماه، نگین و جواهر شکسته است.
افعی غژمان او، معلق شمشاد
ارقم پیچان او حمایل عرعر
هوش مصنوعی: مار افعی در لابلای درختان پیچ خورده است و درخت چنار در حال حمایت از اوست.
آمده زاغش مقیم سایه گلبن
جسته غرابش مکان به شاخ صنوبر
هوش مصنوعی: زاغی به سایهٔ گل‌ها آمده و جوجه‌اش در بالای درخت صنوبر نشسته است.
بر مه نورانیش دو هاله مشکین
در شب ظلمانیش دو زهره ازهر
هوش مصنوعی: در شب تار، دو هاله سیاه مانند در اطراف نور تابناک ماه وجود دارد، همچون دو ستاره درخشان که از دل تاریکی سر بر می‌آورند.
رقص کنانش به ماه عقرب جرّار
حلقه زنانش به گنج افعی حمیر
هوش مصنوعی: در حالیکه به سمت ماه می‌رقصد، حلقه‌ای از آتش‌فشان عقرب می‌چرخد و آن را شیرینی‌فروشِ جذاب همچون افعی زیبا و خطرناک در بر گرفته است.
نار خلیلش عیان و معجز داوود
مار کلیمش عیان و صنع سکندر
هوش مصنوعی: آتش ابراهیم (خلیل) آشکار است و معجزه داوود (علیه‌السلام) که مار را از بین برد نیز مشخص است، همچنین آثار و دستاوردهای سکندر نیز قابل مشاهده است.
سوده الماسش گرد جزع یمانی
حلّه حمراش زیر دیبه اخضر
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و جواهرات شخصی می‌پردازد. شخصیتی که در اینجا توصیف شده، با جواهراتی از الماس و جزع یمانی زینت شده است. لباس او نیز رنگی خاص و زیبا دارد، با ترکیب رنگ قرمز و غیره. به‌طور کلی، توصیفی است از شکوه و زیبایی ظاهری که توجهات را جلب می‌کند.
بسته به یک گلبنی دو گوی بلورین
هشته به یک عرعری دو پشته مرمر
هوش مصنوعی: در میان یک باغ زیبا، دو توپ بلوری قرار دارد که بر روی دو تکه سنگ مرمر واقع شده‌اند.
کرده تباشیر را به غالیه پنهان
ساخته شنگرف را به مشک مستر
هوش مصنوعی: شما می‌توانید تباشیر را که به نوعی دارو یا گیاه دارویی است، با نوعی عطر گران‌قیمت بپوشانید. همچنین می‌توانید شنگرف، که ماده‌ای رنگی است، را با مشک، ماده‌ای خوش‌بو و باارزش، همراه کنید تا اثر آن بیشتر شود.
بر سمن از لاجورد هشته دو جلباب
بر قمر از آبنوس بسته دو چنبر
هوش مصنوعی: بر روی نرگس، دو لباس رنگین (همچون لاجورد) آویخته است و بر روی ماه، دو حلقه از چوب سیاه (همچون آبنوس) قرار دارد.
لاله حمرا نهفته زیر دو ریحان
سبزه بویا نهاده گرد دو عبهر
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و لطافت یک لاله سرخ اشاره شده که بین دو گل خوشبوی ریحان پنهان شده است و در کنار دو جوی آب قرار گرفته است. این تصویر به نوعی نشان‌دهنده‌ی زیبایی و طراوت طبیعت است.
گشته سمن زار او چراگه آهو
و آمده آهوی او دچار به اژدر
هوش مصنوعی: گلزار او به جایگاه آهو تبدیل شده و آهو به دام اژدها افتاده است.
بیضه کافور او به طبله زنگار
قرص تباشیر او به نافه ازفر
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق اشاره شده است. دانه‌های کافور به رنگ سفید و درخشان مانند بیضه‌های زیبا و جذاب دیده می‌شوند. همچنین، بوی خوشی که مانند عطر گرانبهایی از نافش به مشام می‌رسد، به لطافت و دلنشینی او افزوده است. به طور کلی، شاعر در تلاش است تا زیبایی و خوشبویی معشوق را با تصاویری زیبا به تصویر بکشد.
گرد دو گلنار او دو دسته سنبل
زیر دو نسرین او دو شاخه سعتر
هوش مصنوعی: دو گل نارنجی در کنار هم، مانند دو دسته سنبل هستند که زیر دو گل نسرین قرار دارند و در کنار هم دو شاخه عطر دل‌انگیز را به نمایش می‌گذارند.
سعتر او را ز ارغوان همه بالین
سنبل او را ز اقحوان همه بستر
هوش مصنوعی: سایبان او از گل‌های ارغوانی و جایگاهش از گل‌های اقحوانی است.
لؤلؤی شهوار او به حقه سیمین
گوهر شب تاب او به مشک مقطر
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت یک فرد اشاره دارد. او را با لؤلؤ یا مروارید مقایسه می‌کند که درخشش و زیبایی خاصی دارد. همچنین به جواهرات و عطرهای گرانبها نیز اشاره شده که نشان‌دهنده ارزش و خاص بودن این فرد است. در کل، توصیف‌کننده زیبایی و ویژگی‌های چشم‌نواز اوست.
چشمه زیبق ز مشکپایش جاری
پاره آهن به سیم خامش مضمر
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر تصوّری زنده و زیبا از چشمه‌ای می‌سازد که با شگفتی و لطافت جاری است. این چشمه به گونه‌ای است که در آن نشانه‌هایی از زیبایی و عشق نهفته است. شاعر از تضاد میان زیبایی و مواد سخت مانند آهن و نقره یاد می‌کند، که نمادی از عشق و احساسات عمیق انسانی است که در زیر ظاهر خشن زندگی پنهان شده‌اند.
عاج و طبرخون نهان نموده به سنجاب
نقل و طبرزد پراکنیده به شکر
هوش مصنوعی: به دو چیز ارزشمند اشاره شده که یکی از آن‌ها پنهان و دیگری در جایی دیگر پخش شده است. این دو چیز به نوعی نمایانگر زیبایی یا خوش‌طعمی هستند، که در اینجا به آن‌ها به شکلی شاعرانه اشاره شده است.
گرد گلش نیش خار هیچ ولیکن،
گرد سیه نرگسش هزاران نشتر
هوش مصنوعی: گل او هیچ خار و نیشی ندارد، اما اطراف سیاه نرگسش هزاران زخم عمیق وجود دارد.
غیر زنخدان و چهر او نشنیدم
چاه مقعر به اوج ماه منوّر
هوش مصنوعی: جز زیبایی لب‌ها و چهره‌اش هیچ چیز دیگری را نشنیدم، مانند چاهی عمیق که در اوج ماه روشن قرار دارد.
پسته درآمیخته به شهد مهنّا
فندقی انگیخته ز قند مکرر
هوش مصنوعی: پسته‌ای که با عسل خوش طعم و شیرین ترکیب شده و حس زیبایی از قند را به وجود می‌آورد.
گلشنی آراسته، که اینم عارض
گلبنی افراخته که اینم پیکر
هوش مصنوعی: باغی زیبا و گلکاری شده است که در آن گل‌های زیبا و خوشبو شکوفا شده‌اند و این حالت، جلوه‌ای دلپذیر و دلنشین ایجاد کرده است.