شمارهٔ ۳۹
آزرده چو شد ز زخم نشتر دستت
از کردۀ غمزه برد کیفر دستت
گر چشمۀ خون گشت روان بر دستت
نشگفت چو باشد دلم اندر دستت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آزرده چو شد ز زخم نشتر دستت
از کردۀ غمزه برد کیفر دستت
هوش مصنوعی: زمانی که از زخمهای تند و آزاردهندهای که به دستت میرسد، ناراحت میشوی، به یاد داشته باش که عمل زشت و ناپسند خودت موجب این درد و رنج است.
گر چشمۀ خون گشت روان بر دستت
نشگفت چو باشد دلم اندر دستت
هوش مصنوعی: اگر چشمهای از خون بر دستانت جاری شود، چه فایده دارد وقتی که دل من به دست توست.