گنجور

شمارهٔ ۲ - وله ایضا

ای خداوند من و مخدوم من
در ثنای تو سخن محکوم من
جاودان در زیر مهر مهر تو
نرم باشد این دل چون موم من
روز بخشش گوهر منثور تو
بی عدد چون گوهر منظوم من
با چنین رسم کرم کز بخششت
می شود از دیگران معلوم من
راستی را بر تو از انعامها
هیچ باقی نیست جز مرسوم من

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خداوند من و مخدوم من
در ثنای تو سخن محکوم من
هوش مصنوعی: ای خدای من و سرور من، در ستایش تو سخنان من به زنجیر افتاده است.
جاودان در زیر مهر مهر تو
نرم باشد این دل چون موم من
هوش مصنوعی: دل من همیشه در سایه محبت تو نرم و لطیف است، مانند موم که همیشه حالت پذیر است.
روز بخشش گوهر منثور تو
بی عدد چون گوهر منظوم من
هوش مصنوعی: در روز بخشش، نگین بی‌نظیر تو به اندازه‌ی بی‌پایان مانند نگین خودم خواهد بود.
با چنین رسم کرم کز بخششت
می شود از دیگران معلوم من
هوش مصنوعی: وقتی با این نوع مهربانی و بزرگواری تو، بخشش‌ات به دیگران مشخص می‌شود، من نیز از آن بهره‌مند می‌شوم.
راستی را بر تو از انعامها
هیچ باقی نیست جز مرسوم من
هوش مصنوعی: واقعیت این است که هیچ چیز از پاداش‌ها و نعمت‌ها برای تو باقی نمانده، جز آنچه که به طور معمول انتظار می‌رود.