گنجور

شمارهٔ ۱۲ - و قال ایضاً

ای زمین تو آسمان زحل
آستان تو قبله گاه امل
سقف مرفوع و خانۀ معمور
با وجود تا ضایع و مهمل
روی آئینه های گردون را
عکس دیوار تو همی صیقل
ماه و خورشید را مقرنس تو
چون دو خشتک گرفته زیر بغل
دست زوار و حلقۀ در تو
هر دو بایکدیگر چو گوی انگل
در بر شمسهای تو مه و مهر
چون بر کیمیاست نقد دغل
در نیارد بکاه دیوارت
صرصر رستخیز هیچ خلل
گر زبهر طراز عالم خاک
جان بفرش آمد از مکان زحل
از پی زیب عالم ملکوت
این بنا بر سپهر شد ببدل
کعبه یی از بنای اسمعیل
که ازو شرع شد بلند محل
ناید اندر جهان کون و فساد
دولت و بخت جز بدین مدخل
چرخ دربانیش چو بستد گفت
زین نکوتر مخواه بیت عمل
صدر عالم چو بار داد درو
آسمان گفت : للبقاع دول
پشت ملت قوام دین که کرم
هست در شأنش آیتی منزل
آن زقدرش شده ستاره زحل
و آن بجاهش زدهه زمانه مثل
شرف فضل از ستانۀ اوست
همچنان کآفتاب را زحمل
یاربش سال عمر ده چندانک
قاصر آید ازو حساب جمل
نوک کلکش چو در صریر آمد
مشکلات امید شد همه حل

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای زمین تو آسمان زحل
آستان تو قبله گاه امل
هوش مصنوعی: ای زمین، تو مانند آسمان زحل، مکانی هستی که همه آرزوهایم به سوی تو حرکت می‌کند.
سقف مرفوع و خانۀ معمور
با وجود تا ضایع و مهمل
هوش مصنوعی: خانه‌ای که به خوبی ساخته شده و در آن زندگی جاری است، با وجود اینکه بر روی آن سقف بلندی وجود دارد، اما اگر به بیهودگی و نابود شدن دچار شود، ارزش و معنای خود را از دست می‌دهد.
روی آئینه های گردون را
عکس دیوار تو همی صیقل
هوش مصنوعی: تصویر دیوار تو بر روی آسمان مانند آیینه‌ای درخشان منعکس می‌شود.
ماه و خورشید را مقرنس تو
چون دو خشتک گرفته زیر بغل
هوش مصنوعی: ماه و خورشید را مانند دو سطل آب زیر بغل گرفته‌ای.
دست زوار و حلقۀ در تو
هر دو بایکدیگر چو گوی انگل
هوش مصنوعی: دست زائر و حلقه در به گونه‌ای به یکدیگر وابسته‌اند که انگار هر دو یک چیز هستند.
در بر شمسهای تو مه و مهر
چون بر کیمیاست نقد دغل
هوش مصنوعی: در کنار درخشش تو، ماه و خورشید مانند کیمیا هستند که در برابر ارزشی نادر و بی‌نظیر قرار دارند.
در نیارد بکاه دیوارت
صرصر رستخیز هیچ خلل
هوش مصنوعی: هیچ تنشی در سرنوشت تو ایجاد نمی‌شود، اگر دیوار وجودت را طوفان‌های سخت در هم نپاشند.
گر زبهر طراز عالم خاک
جان بفرش آمد از مکان زحل
هوش مصنوعی: اگر به خاطر زیبایی و ترتیب عالم خاک، جان خود را از جا و مکان زحل بفروشم.
از پی زیب عالم ملکوت
این بنا بر سپهر شد ببدل
هوش مصنوعی: این بنا با هدف زیباتر کردن جهان ملکوتی بر فراز آسمان ساخته شده است.
کعبه یی از بنای اسمعیل
که ازو شرع شد بلند محل
هوش مصنوعی: کعبه‌ای که از ساختار اسماعیل به وجود آمده است، جایی است که قواعد و اصول دین در آن جا شکل گرفته و به سطح بالایی رسیده‌اند.
ناید اندر جهان کون و فساد
دولت و بخت جز بدین مدخل
هوش مصنوعی: در جهان وجود نخواهد داشت که دولت و شوق و خوشبختی به جز از این در وارد شوند.
چرخ دربانیش چو بستد گفت
زین نکوتر مخواه بیت عمل
هوش مصنوعی: وقتی که چرخ دارایی و سرنوشت دربسته شد، گفت که از این پس نباید به دنبال چیزهای بهتر باشی. زندگی و عمل تو باید بر اساس آنچه که داری، بنا شود.
صدر عالم چو بار داد درو
آسمان گفت : للبقاع دول
هوش مصنوعی: وقتی که آسمان بر زمین بارش را نازل کرد، زمین به تموج درآمد و گفت: این نشانه تغییر و تحول است.
پشت ملت قوام دین که کرم
هست در شأنش آیتی منزل
هوش مصنوعی: پایه‌گذار و پشتیبان دین، شخصیتی است که در او ویژگی‌های نیکو و برجسته‌ای وجود دارد و این موضوع نشان‌دهنده مقام بلند اوست.
آن زقدرش شده ستاره زحل
و آن بجاهش زدهه زمانه مثل
هوش مصنوعی: او به اندازه‌ای بزرگ و ارزشمند شده که به ستاره زحل تشبیه می‌شود و دیگران به اندازه‌ی او در زمانه‌ی خود نمی‌رسند.
شرف فضل از ستانۀ اوست
همچنان کآفتاب را زحمل
هوش مصنوعی: شرف و برتری فضیلت، از وجود او ناشی می‌شود، همان‌طور که نور خورشید از آن زنجیره‌ای که در آسمان است، برمی‌خیزد.
یاربش سال عمر ده چندانک
قاصر آید ازو حساب جمل
هوش مصنوعی: خداوندا، به من عمر بیشتری بده تا نتوانم حساب همه سال‌هایم را نگهم دارم و از آن‌ها غافل نشوم.
نوک کلکش چو در صریر آمد
مشکلات امید شد همه حل
هوش مصنوعی: زمانی که نوک قلمش بر کاغذ می‌خورد، تمام مشکلات و دشواری‌ها به امید و راه‌حل تبدیل می‌شوند.