شمارهٔ ۱۳ - ایضا له
مخدوم بزرگ، صدر منعم
ای پایۀ تو ورای القاب
مظلومم و هیچ یاورم نیست
کار من دلشکسته دریاب
من کد یه کنم به شعر و بخشش
از من ببرد بزرگ اصحاب
این نیست کفایتی ولیکن
ننگ سلفست و عار اعقاب
گر تو نرسی مرا بفریاد
پس ما و شب دراز و محراب
دانم بکند عزیز وهّاب
دفع ستم عزیز نهاب
شمارهٔ ۱۲ - ایضا له: ای عزم تیز تار تو چون عمر درشتابشمارهٔ ۱۴ - وله ایضا: نور دین ای ذات تو کان هنر
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مخدوم بزرگ، صدر منعم
ای پایۀ تو ورای القاب
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، سرور من، مقام و ارزش تو فراتر از هر عنوان و لقب است.
مظلومم و هیچ یاورم نیست
کار من دلشکسته دریاب
هوش مصنوعی: من بیپناهم و هیچکس کمکم نمیکند، دل شکستهام را دریاب.
من کد یه کنم به شعر و بخشش
از من ببرد بزرگ اصحاب
هوش مصنوعی: من میخواهم در شعرنوشتن مهارت پیدا کنم و از منطلب بزرگی از افرادی که در این کار تجربه دارند، بیاموزم.
این نیست کفایتی ولیکن
ننگ سلفست و عار اعقاب
هوش مصنوعی: این موضوع به اندازه کافی اهمیت ندارد، اما بر ما ننگ و شرمندگی به خاطر نسلهای قبلی را به همراه دارد.
گر تو نرسی مرا بفریاد
پس ما و شب دراز و محراب
هوش مصنوعی: اگر تو به کمکم نرسی، پس باید با شب طولانی و دردهای ناشی از انتظار سر کنم.
دانم بکند عزیز وهّاب
دفع ستم عزیز نهاب
هوش مصنوعی: میدانم که عزیز وهّاب، در برابر ستم عزیز نهاب خواهد ایستاد و دفاع خواهد کرد.