شمارهٔ ۹۴
بیتو مرا زندگی به کار نیاید
محنت هجر تو در شمار نیاید
در چمن وصل روی تو گُلِ عیشم
بی مدد خون دل به بار نیاید
روز نباشد که آفتاب جهانسوز
بر سر بامم به کارزار نیاید
بگذرد از عمر سالها که دلم را
بر سر کوی طرب گذار نیاید
تا که نبینم بنای وصل تو محکم
قاعدۀ عمرم استوار نیاید
تا نشود دل ز زندگانی خود سیر
بر دمِ آن زلفِ همچو مار نیاید
وای دل من اگر به گوش تو هر شب
از لبم این نالههای زار نیاید
گفتمت ای جان مکن جفا که رُخَت را
دود دل من همی به کار نیاید
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیتو مرا زندگی به کار نیاید
محنت هجر تو در شمار نیاید
هوش مصنوعی: زندگی بدون تو هیچ به کارم نمیآید و سختی دوریات را نمیتوانم بشمارم.
در چمن وصل روی تو گُلِ عیشم
بی مدد خون دل به بار نیاید
هوش مصنوعی: در باغ وصال تو، شادی من در اوج است و در حالی که دل من زخمی است، نمیتوانم از آن یاری بگیرم.
روز نباشد که آفتاب جهانسوز
بر سر بامم به کارزار نیاید
هوش مصنوعی: هر روزی نیست که خورشید درخشان و سوزان بر فراز بام خانهام تابش کند و بر زندگیام تاثیر بگذارد.
بگذرد از عمر سالها که دلم را
بر سر کوی طرب گذار نیاید
هوش مصنوعی: سالها از عمر من میگذرد، اما دلم هرگز نتوانسته است که به سمت کوی شادی و خوشی برود.
تا که نبینم بنای وصل تو محکم
قاعدۀ عمرم استوار نیاید
هوش مصنوعی: تا زمانی که نتوانم وصل تو را مشاهده کنم، زندگیام به درستی سامان نخواهد یافت.
تا نشود دل ز زندگانی خود سیر
بر دمِ آن زلفِ همچو مار نیاید
هوش مصنوعی: برای آنکه دل از زندگی خسته نشود، من از آن زلف چون مار دوری میکنم.
وای دل من اگر به گوش تو هر شب
از لبم این نالههای زار نیاید
هوش مصنوعی: دل من اگر هر شب به گوش تو نرسد، از لبم این نالههای اندوهناک به هیچ وجه نخواهد آمد.
گفتمت ای جان مکن جفا که رُخَت را
دود دل من همی به کار نیاید
هوش مصنوعی: به تو گفتم ای عزیز، کاری نکن که به دل من آسیب برساند، زیرا اشک و غم من هیچ تاثیری بر تو نخواهد داشت.
حاشیه ها
1398/08/06 00:11
عین. ح
در بیت ماقبل آخر احتمالا مصراع نخست اینگونه درست باشد: «وا دل زار من ار به گوش تو هر شب»
1398/08/06 01:11
عین. ح
در بیت دوم «بی مدد» درست است.