گنجور

شمارهٔ ۸۳

سحرگهان که گریبان آفتاب کشند
حریفکان صبوحی شراب ناب کشند
برون در بنشانند عقل و ایمان را
چو در سراچهٔ خلوت به لب شراب کشند
کنند زحمت هستی ز راه مستی دور
که جنس و ناجنس از یکدگر عذاب کشند
بدان که تا بنشانند گرد راه وجود
به پشت مردمک دیده مشک آب کشند
ز راه سینه دوصد میل آتشین هر دم
به دست غیرت در چشم آفتاب کشند
به گاه عربده دندان عقل و دین شکنند
قلم به دست خطلا بر سر صواب کشند
اگر خرد سخن از راه کن مکن گوید
زیاده در رخ او خنجر عتاب کشند
به بوی آنکه ببوسند روی شاهد خویش
چو زلف یار بسی بند و پیچ و تاب کشند
چه خوش بود که سحرگاه ساقیان سوی تو
به دست خویش قدح‌های چون گلاب کشند
ولیک سلسلهٔ صبر حلقه حلقه کنند
اگر به ناز، دمی روی در نقاب کشند
خنک کسی که ازین باده مست و بی خبرش
بغل گرفته ز مجلس به جامه خواب کشند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سحرگهان که گریبان آفتاب کشند
حریفکان صبوحی شراب ناب کشند
هوش مصنوعی: در سپیده‌دم که دوستان غرق در لذت می‌شوند و از سحر بیدار می‌شوند، به نوشیدن شراب خالص و ناب مشغول هستند.
برون در بنشانند عقل و ایمان را
چو در سراچهٔ خلوت به لب شراب کشند
هوش مصنوعی: عقل و ایمان را از در خارج می‌کنند، مانند اینکه در یک گوشه‌ی خلوت، شراب را به راحتی می‌نوشند.
کنند زحمت هستی ز راه مستی دور
که جنس و ناجنس از یکدگر عذاب کشند
هوش مصنوعی: به خاطر حالتی که دارند، موجودات از همدیگر رنج می‌برند و این موضوع در دوری از مستی و خوشحالی بیشتر به چشم می‌آید.
بدان که تا بنشانند گرد راه وجود
به پشت مردمک دیده مشک آب کشند
هوش مصنوعی: بدان که تا وقتی که مسیر حیات را صاف و هموار نسازند، انسان‌ها به سختی برای دستیابی به دانش و آگاهی تلاش می‌کنند و این تلاش مانند کشیدن آب از چاه‌های عمیق است که نیاز به زحمت و کوشش دارد.
ز راه سینه دوصد میل آتشین هر دم
به دست غیرت در چشم آفتاب کشند
هوش مصنوعی: از دلِ پرشور و عاطفه خود، هر لحظه با شجاعت و غیرت، در برابر دیدگان تابناک زندگی، تلاش و کوشش می‌کنند.
به گاه عربده دندان عقل و دین شکنند
قلم به دست خطلا بر سر صواب کشند
هوش مصنوعی: در زمان شور و هیجان، زبان و قلم به کار می‌آیند تا فکری درست و توانا را بیان کنند و همگان را به درک حقیقت راهنمایی کنند.
اگر خرد سخن از راه کن مکن گوید
زیاده در رخ او خنجر عتاب کشند
هوش مصنوعی: اگر عقل و درایت به سخن آید، نگو بیش از آنچه لازم است، زیرا در چهره‌اش خنجری از سرزنش در انتظار است.
به بوی آنکه ببوسند روی شاهد خویش
چو زلف یار بسی بند و پیچ و تاب کشند
هوش مصنوعی: بوی خوشی که از بوسیدن چهره معشوق برمی‌خیزد، مشابه زلف معشوق است که پر از پیچ و تاب و زیبایی‌های فراوان است.
چه خوش بود که سحرگاه ساقیان سوی تو
به دست خویش قدح‌های چون گلاب کشند
هوش مصنوعی: چه زیباست که در سپیده‌دم، نوشندگان با دست خود جام‌هایی پر از نوشیدنی مانند گلاب به سوی تو بیاورند.
ولیک سلسلهٔ صبر حلقه حلقه کنند
اگر به ناز، دمی روی در نقاب کشند
هوش مصنوعی: اگرچه صبر همچون زنجیری از حلقه‌های متصل به هم است، اما اگر لحظاتی سر برآورند، زیبایی خود را در پوششی از نقاب پنهان می‌کنند.
خنک کسی که ازین باده مست و بی خبرش
بغل گرفته ز مجلس به جامه خواب کشند
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که از این نوشیدنی سرمست و بی‌خبر است و او را در آغوش می‌گیرند تا به آرامی به خواب برود.