گنجور

شمارهٔ ۶۸

شب نیست کم ز هجر تو صد غم نمی رسد
اشکم بچار گوشۀ عالم نمی رسد
اندر تو کی رسم؟ که نسیم سحرگهی
در گرد آن کلالۀ پر خم نمی رسد
در چشم من برست قد سرو پیکرت
زان پلک چشمهام فراهم نمی رسد
از بس که خاک کوی تو دردیده ها کشند
جز گرد از او بدین دل پر غم نمی رسد
فریاد من نمی رسی و این دل غمین
از خشک ریش هجر بمرهم نمی رسد
شکرست اگر نمی رسدم مژدۀ وصال
باری بلا و محنت و غم کم نمی رسد
گویم کزین سپس ندهم دامنت ز دست
گفتن کنون چه سود که دستم نمی رسد؟
دشوار امید وصل توان داشت کز فراق
ماهی بر آمد و خبری هم نمی رسد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب نیست کم ز هجر تو صد غم نمی رسد
اشکم بچار گوشۀ عالم نمی رسد
هوش مصنوعی: شب طولانی است و به خاطر دوری تو، غم‌های زیادی دارم. اشک‌هایم به سمت گوشه‌ای از جهان نمی‌رسند.
اندر تو کی رسم؟ که نسیم سحرگهی
در گرد آن کلالۀ پر خم نمی رسد
هوش مصنوعی: به کجا می‌توانم بروم؟ که گیسوان پر پیچ و تاب تو آن‌قدر زیباست که حتی نسیم صبحگاهی هم به آن نمی‌تواند نزدیک شود.
در چشم من برست قد سرو پیکرت
زان پلک چشمهام فراهم نمی رسد
هوش مصنوعی: در چشمان من، قامت تو مانند یک سرو زیباست، اما از پلک‌های چشمانم، نمی‌توانم به تو دسترسی پیدا کنم.
از بس که خاک کوی تو دردیده ها کشند
جز گرد از او بدین دل پر غم نمی رسد
هوش مصنوعی: به خاطر تمام دردهایی که در کوی تو دیده‌ام، فقط غم و اندوه به دلم رسیده و هیچ چیز دیگری نمی‌توانم به دست آورم.
فریاد من نمی رسی و این دل غمین
از خشک ریش هجر بمرهم نمی رسد
هوش مصنوعی: فریاد من به تو نمی‌رسد و این دل ناراحت از درد جدایی هیچ درمانی نمی‌یابد.
شکرست اگر نمی رسدم مژدۀ وصال
باری بلا و محنت و غم کم نمی رسد
هوش مصنوعی: اگرچه به وصال محبوب نرسیدم، اما شکرگزاری می‌کنم، زیرا که بلا و رنج و غم همواره به سراغم می‌آید و کم نیست.
گویم کزین سپس ندهم دامنت ز دست
گفتن کنون چه سود که دستم نمی رسد؟
هوش مصنوعی: می‌گویم که دیگر دامنت را به دست نمی‌گیرم، اما حالا چه فایده‌ای دارد که نمی‌توانم به تو دسترسی پیدا کنم؟
دشوار امید وصل توان داشت کز فراق
ماهی بر آمد و خبری هم نمی رسد
هوش مصنوعی: امید به رسیدن و وصال محبوب کار آسانی نیست، چون از فاصله دوری که از او داریم، هیچ خبری به ما نمی‌رسد.