گنجور

شمارهٔ ۵۴

گل زرشک تو پیرهن بدرد
روی تو پرده بر سمن بدرد
چون زند غمزۀ تو دست به تیغ
زهرۀ مهر تیغ زن بدرد
ز آرزوی دو لعل جان بخشت
مرده بر خویشتن کفن بدرد
چون بخندد دهان شیرینت
پرده بر لؤلۀ عدن بدرد
گوهر از شرم تو دهان صدف
هم بدندان خویشتن بدرد
نافه گر بوی زلف تو شنود
شکم خویش در ختن بدرد
با رخت لاف به نیکویی
غنچه را باد از آن دهن بدرد
لب تو،چون ز خنده بر بدوزی
جامه بر صد هزار تن بدرد
هر که خود را بر آستان تو دوخت
پیش تو پوتین من بدرد
مهرت از هر دلی که سر بر زد
چون من و صبح پیرهن بدرد
من ز مستوری تو می ترسم
که بسی ستر مرد و زن بدرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل زرشک تو پیرهن بدرد
روی تو پرده بر سمن بدرد
هوش مصنوعی: گل زرشک به مانند پیراهنی است که بر تن تو زیباست و مزه‌ای از شیرینی و طراوت به زندگی‌ات می‌بخشد. همچنین، مانند پرده‌ای که زیبایی سمن را نمایان می‌کند، زیبایی تو را نیز به نمایش می‌گذارد.
چون زند غمزۀ تو دست به تیغ
زهرۀ مهر تیغ زن بدرد
هوش مصنوعی: وقتی نیش زخم تو به من می‌افتد، تیغ محبتت به مانند زهر بر من تأثیر می‌گذارد و درد بسیار می‌آورد.
ز آرزوی دو لعل جان بخشت
مرده بر خویشتن کفن بدرد
هوش مصنوعی: بخاطر آرزوی دو لب سرخ و زیبا، کسی که جانش را از دست داده، بر خود کفن را می‌درد.
چون بخندد دهان شیرینت
پرده بر لؤلۀ عدن بدرد
هوش مصنوعی: وقتی که لب‌های شیرین تو می‌خندند، پرده از زیبایی‌های بهشت برداشته می‌شود.
گوهر از شرم تو دهان صدف
هم بدندان خویشتن بدرد
هوش مصنوعی: هنگامی که تو به خاطر شرم و حیا خود به خودت می‌رسی، حتی صدف هم از زیبایی‌ات بی‌سروصدا آسیب می‌بیند.
نافه گر بوی زلف تو شنود
شکم خویش در ختن بدرد
هوش مصنوعی: اگر نافی (مادری که نوزادش را شیر می‌دهد) بوی زلف تو را بشنود، دلش می‌سوزد و شکمش در ختن (محل زاده شدنش) درد می‌گیرد.
با رخت لاف به نیکویی
غنچه را باد از آن دهن بدرد
هوش مصنوعی: با زیبایی و جذابیت خود، مانند غنچه‌ای که به خاطر باد از لای دندان‌ها بیرون می‌آید، به دیگران نشان بده که چقدر قابلیت و زیبایی داری.
لب تو،چون ز خنده بر بدوزی
جامه بر صد هزار تن بدرد
هوش مصنوعی: اگر لبخند تو بر کسی بیفتد، مانند این است که جامه‌ای بر هزاران نفر پاره شده است.
هر که خود را بر آستان تو دوخت
پیش تو پوتین من بدرد
هوش مصنوعی: هر کسی که خود را به درگاه تو وابسته کرده و در خدمت توست، می‌تواند به من یا هر چیزی که من دارم، به عنوان چیز کم ارزشی نگاه کند.
مهرت از هر دلی که سر بر زد
چون من و صبح پیرهن بدرد
هوش مصنوعی: عشقت مانند صبحی است که در دل‌ها می‌تابد و من هم همانند صبحی هستم که به خاطر تو دلم شکسته و پاره شده است.
من ز مستوری تو می ترسم
که بسی ستر مرد و زن بدرد
هوش مصنوعی: من نگران پنهانی تو هستم، زیرا بسیاری از پوشش‌ها و رازها می‌تواند به دردی برای مردان و زنان تبدیل شود.

حاشیه ها

1400/02/27 22:04
عین. ح

بیت هفت: لاف زد
بیت هشت: بردوزی
بیت نه: پوستین