گنجور

شمارهٔ ۳۵

تا به کف جامِ مِی توانم دید
زهد و سالوس کی توانم دید؟
نکنم یاد زهد و صومعه هیچ
تا رخ ترک فِی توانم دید
هر دم از باد پیچش افتاده
در تهیگاه نی توانم دید
از قدح باده چون فروغ زند
در عدم نقش شی توانم دید
ز اندرون قدح به چشم صفا
راز پنهانِ می توانم دید
بر گل عارض نکورویان
شبنم از رشح خوی توانم دید
در سر زلفشان، دلِ شده را
نیم شب نقش پی توانم دید
نه نه، کز زهد چنگ بَدرگ را
رگ گسته ز پی توانم دید
شیشهٔ بد‌ مزاج نازک را
ز امتلا کرده قی توانم دید
ور صراحی نه در رکوع بود
ریخته خون وی توانم بود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا به کف جامِ مِی توانم دید
زهد و سالوس کی توانم دید؟
هوش مصنوعی: من تا وقتی که در دستم جام شراب هست می‌توانم به تماشای زهد و ریا نگاه کنم، اما زمانی که این جام را ندارم، نمی‌توانم آن‌ها را ببینم.
نکنم یاد زهد و صومعه هیچ
تا رخ ترک فِی توانم دید
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه زیبایی چهره محبوبم را ببینم، به زهد و ریاضت‌های دینی فکر نمی‌کنم و آنها را فراموش می‌کنم.
هر دم از باد پیچش افتاده
در تهیگاه نی توانم دید
هوش مصنوعی: هر لحظه از وزش باد و پیچش آن در فضا، چیزی در خفا و پنهانی اتفاق می‌افتد که من نمی‌توانم آن را ببینم.
از قدح باده چون فروغ زند
در عدم نقش شی توانم دید
هوش مصنوعی: وقتی که نور زیبای باده در تاریکی قرار می‌گیرد، می‌توانم تصویر وجودی را ببینم.
ز اندرون قدح به چشم صفا
راز پنهانِ می توانم دید
هوش مصنوعی: از دل قدحی که پر از شراب است، می‌توانم زیبایی‌های پنهان را مشاهده کنم.
بر گل عارض نکورویان
شبنم از رشح خوی توانم دید
هوش مصنوعی: بر روی گل‌های زیبا، قطره‌های شبنم را می‌توانم ببینم که از لطف و زیبایی آنها نشأت گرفته‌اند.
در سر زلفشان، دلِ شده را
نیم شب نقش پی توانم دید
هوش مصنوعی: در دل شب، می‌توانم نقش دل را در زلف آن‌ها ببینم.
نه نه، کز زهد چنگ بَدرگ را
رگ گسته ز پی توانم دید
هوش مصنوعی: نه، از زهد و پرهیزکاری به جایی نمی‌رسم، زیرا به دنبال قدرت و توانایی هستم که به من اجازه دیدن حقیقت را می‌دهد.
شیشهٔ بد‌ مزاج نازک را
ز امتلا کرده قی توانم دید
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم شیشۀ نازکی که بدخلق است را به خوبی مشاهده کنم.
ور صراحی نه در رکوع بود
ریخته خون وی توانم بود
هوش مصنوعی: اگر طلا و جواهر ساز در حالت رکوع خون خود را بریزد، من هم توانایی دارم که این کار را انجام دهم.