گنجور

شمارهٔ ۲۲

نگار دل سیاهم لاله رنگیست
چو غنچه بسته‌طبعی، چشم‌تنگیست
چو بیماریست چشم ناتوانش
که بر دوشش ز غمزه نیم لنگیست
نگارا بس کن آخر زین جفاها
که هر کس را که بینی نام و ننگیست
مرا دایم بوصل تو شتابیست
وگرچه در تو زین معنی درنگیست
تو بس سنگین‌دلی، آری، توانی
اگر صبری کنی، کاندر تو سنگیست
دو ابروی تو بر شکل کمانیست
که هر غمزه درو تیر خدنگیست
چرا تیر و کمان بر من کنی راست؟
مگر زین بیشتر با مات جنگیست؟
زبانت چون روان گردد به عذرت
تو گویی لنگی اندر دوش لنگیست
سرش سبزست و لب خندان و رخ سرخ
چو گل هر کس کش از روی تو رنگیست
تنم گفتم که نالانست، گفتا:
چه بودستش؟ بنامیزد! چو چنگیست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگار دل سیاهم لاله رنگیست
چو غنچه بسته‌طبعی، چشم‌تنگیست
هوش مصنوعی: عشقم مانند گل لاله‌ای است که هنوز شکفته نشده و دلش تنگ است.
چو بیماریست چشم ناتوانش
که بر دوشش ز غمزه نیم لنگیست
هوش مصنوعی: چشم ناتوان او مانند بیماری است، زیرا که بر اثر غمزه‌ای که دارد، چیزی از قابلیت‌هایش را از دست داده و لنگ می‌زند.
نگارا بس کن آخر زین جفاها
که هر کس را که بینی نام و ننگیست
هوش مصنوعی: عزیزم، دیگر از این بی‌رحمی‌ها دست بردار. هر کسی که را ببینی، به نوعی دچار نام و ننگ است.
مرا دایم بوصل تو شتابیست
وگرچه در تو زین معنی درنگیست
هوش مصنوعی: من همیشه به تو نزدیک می‌شوم و احساس شتاب می‌کنم، هرچند که در خودت هیچگونه تأخیری وجود ندارد.
تو بس سنگین‌دلی، آری، توانی
اگر صبری کنی، کاندر تو سنگیست
هوش مصنوعی: تو بسیار سنگین دل هستی و اگر صبور باشی، درون تو جوهر و وزنه‌ای وجود دارد.
دو ابروی تو بر شکل کمانیست
که هر غمزه درو تیر خدنگیست
هوش مصنوعی: دو ابروی تو شبیه به کمان است و هر بار که تو چشمکی می‌زنی، گویی تیری پرتاب می‌شود.
چرا تیر و کمان بر من کنی راست؟
مگر زین بیشتر با مات جنگیست؟
هوش مصنوعی: چرا می‌خواهی با تیر و کمان به من آسیب برسانی؟ آیا جنگیدن با من کار ساده‌تری نیست؟
زبانت چون روان گردد به عذرت
تو گویی لنگی اندر دوش لنگیست
هوش مصنوعی: وقتی زبانت به راحتی به صحبت کردن می‌آید، مانند این است که مانند کسی که لنگ می‌زند، در رفتارت ناهماهنگی وجود دارد.
سرش سبزست و لب خندان و رخ سرخ
چو گل هر کس کش از روی تو رنگیست
هوش مصنوعی: سر او سبز و لبش خندان و چهره‌اش مانند گل سرخ است. هرکس که از زیبایی تو دیدن کند، رنگ و حالتی خاصی پیدا می‌کند.
تنم گفتم که نالانست، گفتا:
چه بودستش؟ بنامیزد! چو چنگیست
هوش مصنوعی: بدنم گفتم که درد دارد، پرسید چه شده؟ گفت: مانند چنگی می‌نالد.