گنجور

شمارهٔ ۱۵۱

گر بخواهی کشتنم یکبارگی
رحمتی آخر برین بیچارگی
عشق می بایست ما را، بس نبود
محنت تنهایی و آوارگی ؟
در فراقت جز غمم غموخواره نیست
وای آنکش غم کند غمخوارگی
می کنم نظّارۀ رویت ز دور
جز درودی نیست بر نظّارگی
کشتیم در انتظار بوسه یی
ای بکنیم گرم کرده بارگی
یابده بوسی و جانم زنده من
یا بکش تا وارهم یکبارگی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر بخواهی کشتنم یکبارگی
رحمتی آخر برین بیچارگی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی مرا یکباره از بین ببری، بر این حال رقت‌انگیز من رحمی کن.
عشق می بایست ما را، بس نبود
محنت تنهایی و آوارگی ؟
هوش مصنوعی: عشق باید ما را نجات دهد، آیا دیگر زجر تنهایی و سرگردانی کافی نیست؟
در فراقت جز غمم غموخواره نیست
وای آنکش غم کند غمخوارگی
هوش مصنوعی: در نبود تو هیچ چیز جز درد و غم برایم باقی نمانده است. وای بر آن که با غم‌های من همدردی کند.
می کنم نظّارۀ رویت ز دور
جز درودی نیست بر نظّارگی
هوش مصنوعی: من از دور به تماشای چهره‌ات می‌نشینم و جز سلامی بر این تماشا نیست.
کشتیم در انتظار بوسه یی
ای بکنیم گرم کرده بارگی
هوش مصنوعی: ما در انتظار یک بوسه جانانه، جانمان را فدا کردیم و در دل شوقی بی‌پایان داریم.
یابده بوسی و جانم زنده من
یا بکش تا وارهم یکبارگی
هوش مصنوعی: ای کاش تو یک بار مرا ببوسی و جانم را زنده کنی، یا اگر نه، مرا بکش تا همه چیز به یکباره تمام شود.

حاشیه ها

1402/09/06 20:12
سعید

یا بده بوسی و جانم زنده کن

یا بکش تا وارهم یکبارگی

سعدیِ شیراز نیز غزلی با همین وزن و قافیه دارد که به احتمال قوی به استقبال همین غزل از خلاق المعانی کمال‌الدین اسماعیل سروده باشد ، چنانکه بیت آخر این غزل را نیز با تغییر در مصراع اول و اندکی تغییر در مصراع دوم به نوعی تضمین کرده است.

بیت سعدی 

خستگانت را شکیبایی نماند

یا دوا کن ، یا بکش یکبارگی

سعدی بیتی از شاعری دیگر را تضمین نمی‌کند مگر اینکه آن بیت را جلا ببخشد و زیبا‌تر بکند...