شمارهٔ ۱۱۴
دروغ بود که من در غمت صبور شدم
خلاف بود که از خدمتت نفور شدم
دراز دیدم در تو زبانِ نزدیکان
برای مصلحتی یک دو روز دور شدم
در اندرون من از آرزو جگر خون شد
به ظاهر ار چه نمایم که من صبور شدم
شدم به وصل تو مغرور من ز نادانی
ببین که عاقبت اندر سر غرور شدم
هنوز زلف تو دارد دل شکستۀ من
که تا نگویی در بند آن کسور شدم
چو خاک کوی تو را زحمت از حضور بوَد
به آستان تو بی زحمت حضور شدم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دروغ بود که من در غمت صبور شدم
خلاف بود که از خدمتت نفور شدم
هوش مصنوعی: من دروغ میگویم که در برابر غم تو صبور شدم و ادعا میکنم که از خدمت به تو بیزار شدم.
دراز دیدم در تو زبانِ نزدیکان
برای مصلحتی یک دو روز دور شدم
هوش مصنوعی: مدتی از تو فاصله گرفتم تا ببینم نزدیکانم چه چیزی دربارهات میگویند و آیا به خاطر مصلحتی خاص، حرفهای خوبی از تو میزنند یا نه.
در اندرون من از آرزو جگر خون شد
به ظاهر ار چه نمایم که من صبور شدم
هوش مصنوعی: در دل من از شدت آرزوها خون به دل شده است، اما به ظاهر نشان نمیدهم که چقدر صبور شدهام.
شدم به وصل تو مغرور من ز نادانی
ببین که عاقبت اندر سر غرور شدم
هوش مصنوعی: به خاطر نادانیام به عشق تو دلخوش و مغرور شدم، اما اکنون ببین که این غرور چه عاقبتی برایم به همراه داشته است.
هنوز زلف تو دارد دل شکستۀ من
که تا نگویی در بند آن کسور شدم
هوش مصنوعی: دل آسیبدیده من هنوز تحت تأثیر زلف توست و تا زمانی که نگویی، من در عشق تو همچنان گرفتار خواهم ماند.
چو خاک کوی تو را زحمت از حضور بوَد
به آستان تو بی زحمت حضور شدم
هوش مصنوعی: مثل اینکه من در خاک کوی تو هستم و آنجا حضورم دشوار است، اما به آستان تو آمدهام و به خاطر تو حاضر شدهام.
حاشیه ها
1400/07/15 12:10
مجتبی قرقانی
درود...
در مصراع دوم از بیتِ نخست:
بجای "خدمنت" که بی تردید، اشتباه تایپی است، باید "خدمتت" بیاید...
همینطور مصراع دوم از بیتِ ششم(بیتِ پایانی) بهتر است، این گونه ویرایش شود:
"به آستانِ تو، بی زَحمَتِ حضور شدم...!"...
چون سخن از رفتن از آستان و عدمِ ایجادِ زحمت برای معشوق است...
با سپاس و احترام