گنجور

شمارهٔ ۱۱۳

من نه آنم که ز کویت بجفا بر گردم
یا ز عشق تو به صد گونه بلا برگردم
بیقینم که چو زلف تو نیاید بکفم
نافه یی، گر بهمۀ چین و خطا برگردم
جان شود قالب من و تو بر تو کر یک دم
بسر کوی تو چون باد صبا بر گردم
قبلهٔ جان من است آن خم ابروی به طاق
زان نماز آورم او را که سزا برگردم
من و برگشتن ازین قبله؟ که می فرماید؟
رخصتی بایدم از خطّ تو تا برگردم
لطف از آن افزونتر؟ صورت از آن موزون تر؟
دل ازین پرخون تر؟ ایمه چرا برگردم؟
زلف و روی و لب و دندان و خط و خالش بین
با کجا عشق نبازم؟ ز کجا برگردم؟
گر بشمشیر جفاهام پی جانم بزنی
حاش لله که بجز گرد وفا برگردم
گر تو دشنام و جفاهام از آن می گویی
تا چو سخت آیدم از کوی شما برگردم
از تو ما را طمع کشتن و خون ریختن است
نیست ممکن که بدشنام و جفا برگردم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من نه آنم که ز کویت بجفا بر گردم
یا ز عشق تو به صد گونه بلا برگردم
هوش مصنوعی: من آنقدر به تو وابسته‌ام که هرگز از راه عشق و محبت تو دور نخواهم شد، حتی اگر با سختی‌ها و مشکلات زیادی روبرو شوم.
بیقینم که چو زلف تو نیاید بکفم
نافه یی، گر بهمۀ چین و خطا برگردم
هوش مصنوعی: من به‌طور قطع می‌دانم که اگر زلف تو در دستم نباشد، حتی اگر به تمام زیبایی‌ها و هنرها دست بیابم، فایده‌ای نخواهد داشت.
جان شود قالب من و تو بر تو کر یک دم
بسر کوی تو چون باد صبا بر گردم
هوش مصنوعی: اگر جان من و تو یکی شود، در آن لحظه به سوی تو می‌آیم و مانند باد صبا دور تو می‌چرخم.
قبلهٔ جان من است آن خم ابروی به طاق
زان نماز آورم او را که سزا برگردم
هوش مصنوعی: خم ابروی او برای من مانند قبله‌ای است که به آن نماز می‌خوانم، و شایسته است که به خاطر او به سجده بیفتم.
من و برگشتن ازین قبله؟ که می فرماید؟
رخصتی بایدم از خطّ تو تا برگردم
هوش مصنوعی: من چگونه می‌توانم از این قبله بازگردم؟ چه کسی اجازه می‌دهد؟ من باید از خط تو رخصت بگیرم تا بتوانم برگردم.
لطف از آن افزونتر؟ صورت از آن موزون تر؟
دل ازین پرخون تر؟ ایمه چرا برگردم؟
هوش مصنوعی: آیا می‌توان لطفی بیشتر از این پیدا کرد؟ آیا صورتی موزون‌تر از این وجود دارد؟ آیا دلی می‌تواند از این پرخون‌تر باشد؟ چرا باید از این مسیر بازگردم؟
زلف و روی و لب و دندان و خط و خالش بین
با کجا عشق نبازم؟ ز کجا برگردم؟
هوش مصنوعی: با دیدن زلف و چهره و لب و دندان و خط و خال او، جایی نمی‌بینم که بتوانم از عشق او دور شوم. از کجا می‌توانم برگردم؟
گر بشمشیر جفاهام پی جانم بزنی
حاش لله که بجز گرد وفا برگردم
هوش مصنوعی: اگر با شمشیر سختی‌ها جانم را بگیری، قسم که جز به دور وفا و محبت برنمی‌گردم.
گر تو دشنام و جفاهام از آن می گویی
تا چو سخت آیدم از کوی شما برگردم
هوش مصنوعی: اگر تو به من ناسزا و بی‌محلی می‌کنی تا من در برابر این سختی‌ها از محله‌ات دور شوم، این کار را انجام نده.
از تو ما را طمع کشتن و خون ریختن است
نیست ممکن که بدشنام و جفا برگردم
هوش مصنوعی: تو هرچقدر که بخواهی ما را آزار دهی و به کشتن تهدید کنی، اما من هرگز نمی‌توانم به بدی و بی‌احترامی پاسخ دهم و از خوبی‌ها فاصله بگیرم.