شمارهٔ ۱۰۶
گر من ز سوز عشق تو یک دم بر آورم
دود از نهاد گنبد اعظم بر آورم
گفتم بنالم از غم عشق تو پیش وصل
هجرت رها نکرد که خوددم برآورم
اشک سناره بر رخ گردون روان شود
وقت سحر که آه دمادم برآورم
از درد دل کند جگر روزگار خون
فریادها که نیم شب از غم برآورم
گر یک نفس زند دهنم جز بیاد تو
حالی برآرمش درومحکم برآورم
ور جز سوی تو مردم چشمم نظر کند
رویش سیاه کرده بعالم برآورم
گرچه امید وصل تو دورست از خرد
من سربکوی بی خردی هم برآورم
با بیخ درد در دل غمگین فرو برم
یا شاخ کام از آن رخ خرّم برآورم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1397/02/20 10:05
وحید
گنجور جان سلام
ردیف های بیت مطلع "برآورم" است
لطفا تصحیحش کن
سپاس
1398/08/06 01:11
عین. ح
صورت اصلاحشدهٔ غزل تقدیم میشود:
گر من ز سوزِ عشقِ تو یک دم برآورم
دود از نهادِ گنبدِ اعظم برآورم
گفتم بنالم از غم عشق تو پیشِ وصل
هجرت رها نکرد که خود دم برآورم
اشک ستاره بر رخِ گردون روان شود
وقت سحر که آهِ دمادم برآورم
از درد دل کند جگرِ روزگار خون
فریادها که نیمشب از غم برآورم
گر یک نفس زند دهنم جز به یاد تو
حالی برآرمش در و محکم برآورم
ور جز سوی تو مردم چشمم نظر کند
رویش سیاه کرده به عالم برآورم
گرچه امید وصل تو دورست از خرد
من سر به کوی بیخردی هم برآورم
یا بیخِ درد در دلِ غمگین فرو برم
یا شاخِ کام از آن رخِ خرّم برآورم