گنجور

شمارهٔ ۱۰۴

مکن بر من ستم جانا از ین بیش
بکارت می نیاید به بیندیش
لبت خون می چکاند از دل من
نمک خون آورد پیوسته از ریش
مرا دل خود ز جور چرخ ریشست
تو بیهوده نمک بر ریش مپریش
بخون زندگانی تشنه ام زانک
که سیر آمد دلم از هستی خویش
ازین پس دست ما و دامن صبر
ببینم تا چه خواهد آمدن پیش
همی یکسان نماند کار گیتی
گهی نوشست کار او و گه نیش
بصبر احوال دیگر گون شود هم
کسی باید که دارد صبر ازین بیش
ز تو روزی بکام دل رسم لیک
بخون دل بر آید کار درویش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مکن بر من ستم جانا از ین بیش
بکارت می نیاید به بیندیش
هوش مصنوعی: ا‌ی محبوب، دیگر بر من ستم نکن، زیرا از این پس به من آسیب بیشتری نمی‌زنی و برای من هیچ فایده‌ای نخواهد داشت.
لبت خون می چکاند از دل من
نمک خون آورد پیوسته از ریش
هوش مصنوعی: لب‌های تو همچون زخم‌هایی هستند که دل من را می‌خراشند و از این زخم‌ها همیشه خون جاری است. این وضعیت به قدری دردناک است که گویا نمک بر زخم‌های من می‌پاشد و درد را بیشتر می‌کند.
مرا دل خود ز جور چرخ ریشست
تو بیهوده نمک بر ریش مپریش
هوش مصنوعی: دل من به خاطر ظلم و روزگار پریشان و بی‌قرار است، پس بی‌جهت بر زحمات من افزوده نشو و بی‌مورد مرا عذاب نده.
بخون زندگانی تشنه ام زانک
که سیر آمد دلم از هستی خویش
هوش مصنوعی: زندگی‌ام را با شور و شوق زندگی می‌کنم، زیرا دل‌زده‌ام از وجود خود و دیگران.
ازین پس دست ما و دامن صبر
ببینم تا چه خواهد آمدن پیش
هوش مصنوعی: از این به بعد، باید منتظر بمانیم و ببینیم چه اتفاقی می‌افتد و دست ما در دامن صبر است.
همی یکسان نماند کار گیتی
گهی نوشست کار او و گه نیش
هوش مصنوعی: دنیا همیشه یک شکل و یک حالت نمی‌ماند، گاهی او را به شادی و خوشی می‌بینی و گاهی به تلخی و سختی.
بصبر احوال دیگر گون شود هم
کسی باید که دارد صبر ازین بیش
هوش مصنوعی: با صبر، شرایط به گونه‌ای دیگر خواهد شد، اما باید شخصی باشد که از این صبر بیشتر برخوردار باشد.
ز تو روزی بکام دل رسم لیک
بخون دل بر آید کار درویش
هوش مصنوعی: روزی به خواسته‌های دل تو دست پیدا می‌کنم، اما این کار به قیمت رنج و درد من خواهد بود.