گنجور

شمارهٔ ۵۲ - وله ایضاً

هر که در...هلد بغا باشد
ور مزکّی شهر ما باشد
وانکه مفسد بود ریم ریشش
ورچه او را لقب ضیا باشد
بر مزکّی چه اعتماد بود
که ربا خوار و خر بغا باشد
چون سر محبره ز عشق قلم
منفذ ...ش بر هوا باشد
بدو تا نان مزوّری سازد
که به از صد انار با باشد
لقمۀ نان خوشیتن نخورد
ور دو هفته ز ناشتا باشد
هم ز ... سو بود فراخ عطا
اگرش همّت عطا باشد
پشتی برزگر کند همه وقت
این هم از غایت دها باشد
کانچنان پشت بسته کو طلبد
کنگ پشتی بروستا باشد
دعوی علم چون کند آن خر
که همه ساله چارپا باشد
شاهدان را اگرچه راست کند
دوست دارد که خود دو تا باشد
چون معدّل بود برای خدا؟
آنکه میلش بانحنا باشد
پشت بر هر برادری که کند
بخورد گوشتش، روا باشد؟
هر مزکّی که هست شاهد باز
آن نه از طبع پارسا باشد
آنکه در بسترش حرام رود
لایق بالش قضا باشد؟
هر که او عشوه داد و رشوه ستد
ورچه در حکم پادشا باشد
آخرالامر دست او روزی
چون سر و ریش بلبقا باشد
این عجبتر که گرچه هست دو روی
ستد و دادش از قفا باشد
خان لنجان و جوهر ستان نیز
بر بزرگی او گوا باشد
دیدۀ مقعدش مگر کورست
که همه ساله با عصا باشد؟
اگرش نیست علّتی همه شب
شاف احمر درو چرا باشد؟
حشرانگیز روز فتنه کند
از محالات هر کجا باشد
تیز در ریش آن مزکّی ککو
کار سازش لوا لوا باشد
هر چه از ناسزا توان گفتن
همه در حقّ او سزا باشد
گفتم او را که مرد دانشمند
که به ... در هلد خطا باشد
گفت مرد آن بود که در همه وقت
سنگ زیرین آسیا باشد
تا سر ... خر بوقت نعوظ
نسختی از چراغ پا باشد
تا بصورت معدّل بدروغ
راست بر شکل انحنا باشد
... در ... او نخواهم گفت
زانکه بس حاجتش روا باشد
بر خطر باد ذات او هر جا
کاتش و نفط و بوریا باشد
چشم دارم که داردم معذور
که بدست رهی دعا باشد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که در...هلد بغا باشد
ور مزکّی شهر ما باشد
هوش مصنوعی: هر کس که در دلش پاکی و صداقت باشد، حتی اگر در آغوش زرق و برق و دنیا باشد، ارزشمند است.
وانکه مفسد بود ریم ریشش
ورچه او را لقب ضیا باشد
هوش مصنوعی: کسی که به فساد و خرابی مشغول است، اگر هم نام نیکو و زیبایی داشته باشد، باز هم فساد او را نمی‌پوشاند.
بر مزکّی چه اعتماد بود
که ربا خوار و خر بغا باشد
هوش مصنوعی: به چه چیزی می‌توان اعتماد کرد وقتی که فردی که قرض می‌دهد ممکن است در اصل فردی بی‌انصافی باشد؟
چون سر محبره ز عشق قلم
منفذ ...ش بر هوا باشد
هوش مصنوعی: زمانی که سر قلهٔ عشق مانند قلمی به سمت آسمان بلند شود...
بدو تا نان مزوّری سازد
که به از صد انار با باشد
هوش مصنوعی: برای او این را بگو که نان خالی بهتر از صد انار با مزه است.
لقمۀ نان خوشیتن نخورد
ور دو هفته ز ناشتا باشد
هوش مصنوعی: اگر کسی نان خوشمزه‌ای نخورده باشد، حتی اگر دو هفته با گرسنگی سپری کند، احساس خوشی نمی‌کند.
هم ز ... سو بود فراخ عطا
اگرش همّت عطا باشد
هوش مصنوعی: اگر کسی تلاش و همت داشته باشد، از سوی خداوند برکات و نعمت‌های فراوانی به او داده می‌شود.
پشتی برزگر کند همه وقت
این هم از غایت دها باشد
هوش مصنوعی: کشاورز همیشه به پشتیبانی و تلاش ادامه می‌دهد و این نشانه‌ای از کمال و تلاشی است که در کارش به خرج می‌دهد.
کانچنان پشت بسته کو طلبد
کنگ پشتی بروستا باشد
هوش مصنوعی: چنان مغروری وجود دارد که هرگز به کسی نیاز ندارد و به خودی خود به مقامی دست یافته است.
دعوی علم چون کند آن خر
که همه ساله چارپا باشد
هوش مصنوعی: آنکه همیشه در مرتبه‌ای کم و ناتوان است، چگونه می‌تواند ادعای علم و دانش بکند؟
شاهدان را اگرچه راست کند
دوست دارد که خود دو تا باشد
هوش مصنوعی: هرچند که گواهی‌دهندگان راست بگویند، اما او دوست دارد که خودش نیز دو نفر باشد.
چون معدّل بود برای خدا؟
آنکه میلش بانحنا باشد
هوش مصنوعی: آیا کسی که به خدا نزدیک است، می‌تواند متمایل به انحراف باشد؟
پشت بر هر برادری که کند
بخورد گوشتش، روا باشد؟
هوش مصنوعی: آیا درست است که به هر برادری که به دیگری آسیب برساند، پشت کنیم و او را ترک کنیم؟
هر مزکّی که هست شاهد باز
آن نه از طبع پارسا باشد
هوش مصنوعی: هر چیزی که به نوعی زیبا یا جذاب است، باز هم نمی‌تواند نشانه‌ای از پاکدامنی یا خلوص روحی فرد باشد.
آنکه در بسترش حرام رود
لایق بالش قضا باشد؟
هوش مصنوعی: کسی که در زندگی‌اش به امور نادرست و نامشروع می‌پردازد، شایسته‌ی سرنوشت و عواقب بدی است که برای او رقم می‌خورد.
هر که او عشوه داد و رشوه ستد
ورچه در حکم پادشا باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی و فریبندگی نشان دهد و در عوض چیزی را به دست آورد، حتی اگر مقام و قدرتی بالا داشته باشد، باز نمی‌تواند مورد احترام واقعی قرار گیرد.
آخرالامر دست او روزی
چون سر و ریش بلبقا باشد
هوش مصنوعی: در نهایت، سرنوشت انسان به گونه‌ای رقم می‌خورد که ممکن است روزی مانند پرنده‌ای با سر و صورت خاص و متفاوت باشد.
این عجبتر که گرچه هست دو روی
ستد و دادش از قفا باشد
هوش مصنوعی: این موضوع جالب‌تر است که در حالی که دو دست (و دو طرف) وجود دارد، معامله و داد و ستد از پشت صورت می‌گیرد.
خان لنجان و جوهر ستان نیز
بر بزرگی او گوا باشد
هوش مصنوعی: خان لنجان و جوهر ستان هم نشان‌دهنده بزرگی او هستند.
دیدۀ مقعدش مگر کورست
که همه ساله با عصا باشد؟
هوش مصنوعی: مگر چشمان تو نابیناست که هر سال با عصا به سر می‌کشی؟
اگرش نیست علّتی همه شب
شاف احمر درو چرا باشد؟
هوش مصنوعی: اگر شب‌ها سرود شاد نمی‌زند، پس چرا گل‌های سرخ در باغ برویند؟
حشرانگیز روز فتنه کند
از محالات هر کجا باشد
هوش مصنوعی: روز فتنه می‌تواند موجب حشر و شور و هیجان در هر مکانی شود، حتی اگر این امر به نظر غیرممکن بیاید.
تیز در ریش آن مزکّی ککو
کار سازش لوا لوا باشد
هوش مصنوعی: سختی و دشواری در کار آن کسی که به دیگران کمک می‌کند، به قدری است که احساس ناراحتی و درد را به همراه دارد.
هر چه از ناسزا توان گفتن
همه در حقّ او سزا باشد
هوش مصنوعی: هر چه بدگویی و شتائم در مورد او گفته شود، همگی به حق و شایسته‌ی اوست.
گفتم او را که مرد دانشمند
که به ... در هلد خطا باشد
هوش مصنوعی: به او گفتم که مرد دانشمندی که در علم و دانش است، ممکن است در برخی امور دچار اشتباه شود.
گفت مرد آن بود که در همه وقت
سنگ زیرین آسیا باشد
هوش مصنوعی: مرد واقعی کسی است که همیشه در شرایط سخت و دشوار، پایدار و استوار بماند و از خود مقاومت نشان دهد.
تا سر ... خر بوقت نعوظ
نسختی از چراغ پا باشد
هوش مصنوعی: اگر به موقع مراقب خود نباشی، عواقب ناگوار و ناخوشایندی به سراغت خواهد آمد.
تا بصورت معدّل بدروغ
راست بر شکل انحنا باشد
هوش مصنوعی: تا وقتی که به صورت متعادل و درست، چیزی را در قالبی غیر مستقیم یا منحنی بیان کنیم، بهتر و جالب‌تر خواهد بود.
... در ... او نخواهم گفت
زانکه بس حاجتش روا باشد
هوش مصنوعی: من به او چیزی نخواهم گفت چون او خود به تمام نیازهایش می‌رسد.
بر خطر باد ذات او هر جا
کاتش و نفط و بوریا باشد
هوش مصنوعی: هر جا که آتش، نفت و بوریا (گلیم) وجود داشته باشد، خطر باد وجود او را تهدید می‌کند.
چشم دارم که داردم معذور
که بدست رهی دعا باشد
هوش مصنوعی: چشم‌هایم را دارم، اما به خاطر شرایطی که پیش آمده، معذورم که با دست خودم دعا کنم.