شمارهٔ ۳۹ - وله ایضاً
ای طلعت تو عید بزرگ جهانیان
ایّام عید و فصل شریفت خجسته باد
دایم همای همّتت از فرط ارتقا
مسکن فراز بیضۀ افلاک جسته باد
هر گردکز شد آمد خیل زمانه خاست
آن گرد هم بفیض بنانت نشسته باد
تیغ قضا چو تیز شود در ره نفاذ
از شکل خامۀ تو بر آن تیغ دسته باد
اندر سلوک راه معانی چو جان خصم
فرق زحل ز گام سمند تو خسته باد
از دنگ سنگ حادثه مانند عهد او
خر مهره های گردن خصمت شکسته باد
در تنگنای مدّت از آسیب سطوتت
دیروز عمرش از سر فردا بجسته باد
وز گردنش که چنبرادبار طوق اوست
جلّاد قهر حبل وریدش گسسته باد
همچون طناب تافته، چون میخ کوفته
چون خیمه سال و مه زده، چون شقّه بسته باد
خون در دلش فسرده و دل لقمه در دهن
وز استخوان جدا شده مغزش چو پسته باد
جرم فلک که سبزۀ خوان وجود اوست
بر طرف خوان همّت تو دسته دسته باد
دست جلالتت ز اباهای روزگار
در طشت چرخ و چشمۀ خورشید شسته باد
گردون که با یکایکش از خلق کینهاست
او را چو صبح مهر تو در دل برسته باد
بازار گاو را چو رواجی تمام هست
از دشمن شتر دل تو رسته رسته باد
واندر پناه طلف تو این دلشکسته نیز
از محنت شماتت اعدا برسته باد
شمارهٔ ۳۸ - وله ایضاً یمدح الملک المعظم مظفرالدّین الاعظم: همیشه تازمین وآسمان بادشمارهٔ ۴۰ - وله ایضآ یمدحه: درّی که چرخ بر طبق اسمان نهاد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای طلعت تو عید بزرگ جهانیان
ایّام عید و فصل شریفت خجسته باد
هوش مصنوعی: ای چهرهی تو، جشن بزرگ جهانیان است. روزهای عید و فصل خوشبختیات مبارک باد.
دایم همای همّتت از فرط ارتقا
مسکن فراز بیضۀ افلاک جسته باد
هوش مصنوعی: همیشه پرندهی بلند همت تو به دلیل رشد و ترقی، از مرز آسمانها گذشته باشد.
هر گردکز شد آمد خیل زمانه خاست
آن گرد هم بفیض بنانت نشسته باد
هوش مصنوعی: هر زمان که جمعیتی از مردم گرد هم میآید، امید میرود که از برکات و فیضهای الهی بهرهمند شوند و باد، نشانهای از آن فضیلتها باشد.
تیغ قضا چو تیز شود در ره نفاذ
از شکل خامۀ تو بر آن تیغ دسته باد
هوش مصنوعی: زمانی که تقدیر به شدت و تیزی عمل کند، در مسیر نفوذ، خطی که تو ایجاد کردهای، بر آن تیغی از باد رخ خواهد نمود.
اندر سلوک راه معانی چو جان خصم
فرق زحل ز گام سمند تو خسته باد
هوش مصنوعی: در مسیر درک مفاهیم عمیق، مانند جان یک دشمن، تفاوتها را از حرکت نیکو و قوی تو میسنجم، که این راه را برای تو دشوار و خستهکننده کرده است.
از دنگ سنگ حادثه مانند عهد او
خر مهره های گردن خصمت شکسته باد
هوش مصنوعی: در زندگی، همچون تغییرات و رخدادهای ناگهانی، دوستی و وفاداری او راها بود. امیدوارم که بر سر دشمنان تو مشکلات و سختیها بیفتد و آنها به زانو درآیند.
در تنگنای مدّت از آسیب سطوتت
دیروز عمرش از سر فردا بجسته باد
هوش مصنوعی: در شرایط سخت و ناامیدی، دیروز به عنوان پیشینهای از زندگیام به تلخی گذشت و امیدی به فردا ندارم.
وز گردنش که چنبرادبار طوق اوست
جلّاد قهر حبل وریدش گسسته باد
هوش مصنوعی: از گردن او که به خاطر طوقی که به شکل چنبر است، شکنجهگر با قهر و غضب، رگ حیاتش را بگسلاند.
همچون طناب تافته، چون میخ کوفته
چون خیمه سال و مه زده، چون شقّه بسته باد
هوش مصنوعی: مانند طنابی که به دقت بافته شده، مانند میخی که محکم به زمین کوبیده شده و مانند چادری که فرسوده و در اثر زمان بر سر آن آسیب آمده، مانند پارچهای که در باد پاره شده است.
خون در دلش فسرده و دل لقمه در دهن
وز استخوان جدا شده مغزش چو پسته باد
هوش مصنوعی: در دل او اندوه و غم وجود دارد و دندانهاش در حال خوردن لقمه هستند. مغز او مانند پستهای از پوستش جدا شده است و به شدت تحت فشار و ناراحتی است.
جرم فلک که سبزۀ خوان وجود اوست
بر طرف خوان همّت تو دسته دسته باد
هوش مصنوعی: گناهان آسمان که باعث وجود نعمتها و زیباییهای زندگیاند، در برابر تلاش و اراده تو مانند تودههای باد پراکنده میشوند.
دست جلالتت ز اباهای روزگار
در طشت چرخ و چشمۀ خورشید شسته باد
هوش مصنوعی: دست احترام و عظمت تو از اشتباهات زمانه پاک شده و مانند آبی زلال و خورشید درخشان است.
گردون که با یکایکش از خلق کینهاست
او را چو صبح مهر تو در دل برسته باد
هوش مصنوعی: آسمان که به خاطر یکی از مخلوقاتش از مردم تنفر دارد، امیدوار است که مانند صبح با مهرت در دلها بوزد و دلها را روشن کند.
بازار گاو را چو رواجی تمام هست
از دشمن شتر دل تو رسته رسته باد
هوش مصنوعی: زمانی که بازار فروش گاو رونق دارد، دل تو از دشمنی شتر رهایی مییابد و آرامش میگیرد.
واندر پناه طلف تو این دلشکسته نیز
از محنت شماتت اعدا برسته باد
هوش مصنوعی: در سایه محبت تو، این دل شکسته نیز از درد و سختی دشمنان رهایی یابد.