شمارهٔ ۱۴۲ - و قال ایضاً
بعهدهای گذشته امین من آن بود
که شعر خوانم بر آنکه سیم بستانم
بقحطسالی افتادم از هنرمندان
که گر بیان کنم آنرا بشرح نتوانم
اگر بیابم آنرا که شعر دریابد
بدو دهم صلتی تا سخن بَرو خوانم
شمارهٔ ۱۴۱ - وله ایضاً: من که از دور چرخ ممتخمشمارهٔ ۱۴۳ - و قال ایضاً: ای صدرِ روزگار، تو دانی که مدّتیست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بعهدهای گذشته امین من آن بود
که شعر خوانم بر آنکه سیم بستانم
هوش مصنوعی: در عهدهای گذشته، کسی که به من اعتماد داشت، کسی بود که شعرهایی را برای او میخواندم تا از او نقرهای بگیرم.
بقحطسالی افتادم از هنرمندان
که گر بیان کنم آنرا بشرح نتوانم
هوش مصنوعی: در زمان خشکسالی به هنرمندانی برخورد کردم که اگر بخواهم شرح وضعیت آنها را توضیح دهم، نمیتوانم به خوبی بیانش کنم.
اگر بیابم آنرا که شعر دریابد
بدو دهم صلتی تا سخن بَرو خوانم
هوش مصنوعی: اگر کسی را پیدا کنم که شعر را درک کند، به او میدهم که با من همراه شود و به او یاد میدهم که چطور شعر بخواند.