شمارهٔ ۱۳۳ - در مرثیهٔ پسر خود گوید
نور دو دیدگان ز لقای تو داشتم
یک سینه پر زمهر و هوای تو داشتم
من جان و زندگی خودای جان و زندگی
گر دوست داشتم ز برای تو داشتم
هر رنج و هر بلا که ز ایّام داشتم
از بهر دفع رنج و بلای تو داشتم
حقّا که گرچه خلق جهان عیب می کنند
محراب روی خود کف پای تو داشتم
تا روز هر شبی بدو پا ایستاده من
دو دست برخداز دعای تو داشتم
گرچه ز روزگار وفاکس ندیده بود
از روزگار چشم وفای تو داشتم
بر بند شد دلم که کلید مرادها
رخسار خوب طبع گشای تو داشتم
جای تو بی تو گردش گردون بمن نمود
الحق نه این امید بجای تو داشتم
با این دل شکسته و این جان ناشکیب
کی طاقت فراق لقای تو داشتم؟
معذور دار، دست شریعت رها نکرد
گر ماتم تو من نه سزای تو داشتم
دردا و حسرتا که همه باد پاک بود
امّیدها که من به لقای تو داشتم
بنگر چه سخت جانم و چون سنگدل که من
دم میزنم هنوز و عزای تو داشتم
شمارهٔ ۱۳۲ - و قال ایضاً یمدح الصّدر السّعید رکن الدیّین صاعد: صدرا ! ز خاکپای تو بیزار نیستمشمارهٔ ۱۳۴ - فی الصّدر رشید الدّین: جهان بگشتم و آفاق سربسر دیدم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نور دو دیدگان ز لقای تو داشتم
یک سینه پر زمهر و هوای تو داشتم
هوش مصنوعی: نور چشمانم از دیدن تو بود و دل من پر از محبت و شوق به تو بود.
من جان و زندگی خودای جان و زندگی
گر دوست داشتم ز برای تو داشتم
هوش مصنوعی: من جان و زندگیام را فقط به خاطر تو و برای تو دوست دارم.
هر رنج و هر بلا که ز ایّام داشتم
از بهر دفع رنج و بلای تو داشتم
هوش مصنوعی: تمام رنجها و سختیهایی که در زندگی کشیدم، برای این بود که از رنج و سختی تو جلوگیری کنم.
حقّا که گرچه خلق جهان عیب می کنند
محراب روی خود کف پای تو داشتم
هوش مصنوعی: واقعا همین طور است که اگرچه مردم به دنیا و موجودات آن اشکال میگیرند، من به اندازهای از زیبایی و بزرگی تو برخوردارم که به محضر تو میرسم و در رکوع خود، پای خود را در محراب زیبایی تو میگذارم.
تا روز هر شبی بدو پا ایستاده من
دو دست برخداز دعای تو داشتم
هوش مصنوعی: در هر شب تا سپیدهدم، من به شبت فکر کردهام و با دوتا دست به دعا برای تو مشغول بودم.
گرچه ز روزگار وفاکس ندیده بود
از روزگار چشم وفای تو داشتم
هوش مصنوعی: هرچند از روزگار وفا ندیدم، اما به وفای تو امید داشتم.
بر بند شد دلم که کلید مرادها
رخسار خوب طبع گشای تو داشتم
هوش مصنوعی: دل من به شدت درگیر شده است، چون در صورتی که چهرهای زیبا و خوشایند تو را میداشتم، به تمامی آرزوهایم دست مییافتم.
جای تو بی تو گردش گردون بمن نمود
الحق نه این امید بجای تو داشتم
هوش مصنوعی: در نبود تو، گردش زمان به من نشان داد که واقعاً این امیدی که به جای تو داشتم، درست نبود.
با این دل شکسته و این جان ناشکیب
کی طاقت فراق لقای تو داشتم؟
هوش مصنوعی: با این دل درد دیده و این روح بیتاب، چگونه میتوانستم دوری و جدایی از دیدارت را تحمل کنم؟
معذور دار، دست شریعت رها نکرد
گر ماتم تو من نه سزای تو داشتم
هوش مصنوعی: متاسفانه، من نمیتوانم از قوانین و اصول فاصله بگیرم. اگرچه من همچنان به یاد تو هستم و دوست دارم در کنارت باشم، اما نمیتوانم از چهارچوبهایی که در آن قرار دارم خارج شوم.
دردا و حسرتا که همه باد پاک بود
امّیدها که من به لقای تو داشتم
هوش مصنوعی: ای کاش که تمام امیدهایی که به دیدنت داشتم، فقط یک خیال و باد هوا بود.
بنگر چه سخت جانم و چون سنگدل که من
دم میزنم هنوز و عزای تو داشتم
هوش مصنوعی: به دقت نگاه کن به وضعیت سخت من و به بیاحساسیام، زیرا با وجود اینکه همچنان از تو حرف میزنم، در دل mourning (عزای) تو را دارم.