گنجور

شمارهٔ ۷ - در مدح یکی از اکابر زمان در تقاضای کمان

سپهر منزلتا، صاحبا، فلک ز شهاب
برای دشمن تو تیر در کمان دارد
زبان بریده چو سوفار باد، آنکه زبان
نه از برای ثنای تو در دهان دارد
طناب گردن بادا همیشه همچو کمان
ز آستان تو هر کس که سرگران دارد
عجب نباشد اگر پر بر آرد از شادی
کمان چو تیر که با دست تو قران دارد
ز باد تیر تو چون برگ جان فرو ریزد
مگر که خاصیت باد مهرگان دارد
شود عقاب اگر سوی صیدش اندازی
همای گردد اگر زاستخوان نشان دارد
اگر چه خط شعاعی رود ز شرق بغرب
عجب نباشد ار ماه نو کمان دارد
مگر ز تیشه فرهاد بود پیکانش
که از شکاف دل خاره ناتوان دارد
برای دیده ز تیر تو میل می خواهد
عدو که از دل بر درد سرمه دان دارد
بحیرتم که بعهد گره گشائی تو
کمان بگوشه ابرو گره چسان دارد
شکفته گر نشود غنچه های پیکانت
رواست در دل تنگ عدو مکان دارد
بلند قدرا دلسوز شکوه ای دارم
ز چرخ دون که بمن کینه نهان دارد
شکسته است کمانی ز من که قوس و قزح
رخش ز خجلت او رنگ ارغوان دارد
کمان ابروی خوبان سیاه تو ز چراست
اگر نه ماتم آن بوالعجب کمان دارد
هلال غرقه خون دلست ازین ماتم
گمان مبر که میان شفق مکان دارد
جهان چو حلقه زهگیر تنگ شد بر من
مرا مصیبتش از بسکه در میان دارد
کمانی ار دهدم صاحب کریم نهاد
پی تلافی آن جور، جای آن دارد
که تا سپهر بداند که قبله گاه امید
عنایتی بمن زار ناتوان دارد
همیشه تا قدر انداز چرخ تیر جفا
برای سینه احباب در کمان دارد
نشان تیر تو بادا عدوی بدگهرت
اگر بسان زحل جا در آسمان دارد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپهر منزلتا، صاحبا، فلک ز شهاب
برای دشمن تو تیر در کمان دارد
هوش مصنوعی: ای دوست، آسمان بر کمر تو سایه افکنده و دشمن تو برای تنبیه و حمله به تو، تیرهایی آماده در چله کمان دارد.
زبان بریده چو سوفار باد، آنکه زبان
نه از برای ثنای تو در دهان دارد
هوش مصنوعی: وقتی زبان خشک و بی‌صدا می‌شود، کسی که زبانش برای ستایش تو در دهان ندارد، چگونه می‌تواند از تو سخن بگوید؟
طناب گردن بادا همیشه همچو کمان
ز آستان تو هر کس که سرگران دارد
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی مشکلات و سختی‌هایی دارد، همیشه در حال تلاش است و باید مانند کمانی که به سمت هدف کشیده می‌شود، خود را آماده کند و قوی بماند. این افراد از تو، که درگاه امید و پشتیبانی هستی، نیرو و انرژی می‌گیرند.
عجب نباشد اگر پر بر آرد از شادی
کمان چو تیر که با دست تو قران دارد
هوش مصنوعی: شگفتی ندارد اگر کمان از شادی پر بشود، همان‌طور که تیر با دست تو قرآن را در بر دارد.
ز باد تیر تو چون برگ جان فرو ریزد
مگر که خاصیت باد مهرگان دارد
هوش مصنوعی: اگر تیر محبت تو مانند بادی به جانم برسد، نمی‌تواند مرا از پای درآورد مگر اینکه خاصیت این باد با محبت مهرگان باشد.
شود عقاب اگر سوی صیدش اندازی
همای گردد اگر زاستخوان نشان دارد
هوش مصنوعی: اگر عقابی را به شکار بفرستی، همچون همای (نوعی پرنده شکاری) می‌شود، اگر نشانه‌ای از طعمه در دست داشته باشد.
اگر چه خط شعاعی رود ز شرق بغرب
عجب نباشد ار ماه نو کمان دارد
هوش مصنوعی: اگرچه خطی که از شرق به غرب می‌رود عادی است، اما اگر ماه نو به شکل کمانی باشد، جای شگفتی دارد.
مگر ز تیشه فرهاد بود پیکانش
که از شکاف دل خاره ناتوان دارد
هوش مصنوعی: پیکان این تیر به‌قدری قوی است که از دل آدمی خراش می‌اندازد، مگر اینکه نیروی آن شبیه به نیروی تیشه فرهاد باشد.
برای دیده ز تیر تو میل می خواهد
عدو که از دل بر درد سرمه دان دارد
هوش مصنوعی: برای اینکه دشمن از درد دل من آگاه شود و به چشم من تیررس شود، باید میل و اشتیاقی برای این کار داشته باشد.
بحیرتم که بعهد گره گشائی تو
کمان بگوشه ابرو گره چسان دارد
هوش مصنوعی: حیرت من از این است که چگونه تو با گره‌های ابرویت، مشکلات و سختی‌ها را حل می‌کنی و به وعده‌ات عمل می‌کنی.
شکفته گر نشود غنچه های پیکانت
رواست در دل تنگ عدو مکان دارد
هوش مصنوعی: اگر غنچه‌های عشق و زیبایی شما شکوفا نشوند، در قلب تنگ دشمن جایی برای آنها وجود دارد.
بلند قدرا دلسوز شکوه ای دارم
ز چرخ دون که بمن کینه نهان دارد
هوش مصنوعی: من از تقدیر بلند و قدرتی که دارم، شکایتی از گردش روزگار دارم، زیرا آن به من کینه‌ای پنهان دارد.
شکسته است کمانی ز من که قوس و قزح
رخش ز خجلت او رنگ ارغوان دارد
هوش مصنوعی: کمانی از من شکسته شده که رنگین کمان به خاطر شرم او، رنگ ارغوانی به خود گرفته است.
کمان ابروی خوبان سیاه تو ز چراست
اگر نه ماتم آن بوالعجب کمان دارد
هوش مصنوعی: خوشگلی و زیبایی تو همچون کمان ابروانت جذاب و دلرباست، اما به دلیل غمی که در دل دارم، به نظر می‌رسد که این زیبایی تنها برای عزاداری می‌آید.
هلال غرقه خون دلست ازین ماتم
گمان مبر که میان شفق مکان دارد
هوش مصنوعی: هلال که در آسمان دیده می‌شود، به حالتی غمگین و پر از اندوه به نظر می‌رسد، گویی در خون دل غرق شده است. پس گمان نکن که در میان شفق، جایی برای شادی و سرور وجود دارد.
جهان چو حلقه زهگیر تنگ شد بر من
مرا مصیبتش از بسکه در میان دارد
هوش مصنوعی: دنیا برای من به قدری تنگ و ناراحت‌کننده شده که مشکلاتش به اندازه‌ای در زندگی‌ام انباشته شده که نمی‌توانم تحمل کنم.
کمانی ار دهدم صاحب کریم نهاد
پی تلافی آن جور، جای آن دارد
هوش مصنوعی: اگر کمان را به فردی بخشیدم که صاحب بزرگواری است، باید برای جبران بی‌عدالتی‌هایی که بر او رفته، جایی در دلش داشته باشد.
که تا سپهر بداند که قبله گاه امید
عنایتی بمن زار ناتوان دارد
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان بداند که محل امید من به لطف و محبت، به این جان ناتوان است.
همیشه تا قدر انداز چرخ تیر جفا
برای سینه احباب در کمان دارد
هوش مصنوعی: همیشه تقدیر و حوادث ناگوار مانند تیرهایی که در کمان برای زخم زدن به دل دوستان آماده‌اند، سرنوشت را شکل می‌دهند.
نشان تیر تو بادا عدوی بدگهرت
اگر بسان زحل جا در آسمان دارد
هوش مصنوعی: اگر تیر عشق تو به دشمنان اصابت کند، مانند زحل که در آسمان جایگاه بلندی دارد، با قدرت و شکوه ظاهر می‌شود.