گنجور

شمارهٔ ۵۰ - در بلندنظری و همت خود در سخن سرائی گفته

منم کلیم بطور بلندی همت
که استغاصه معنی جز از خدا نکنم
بخوان فیض الهی چو دسترس دارم
نظر به کاسه دریوزه گدا نکنم
به صیدگاه سخن با زیر سیر چشم منم
به صید بسته کس پنجه آشنا نکنم
زفیض دریا پهلو تهی کنم چو حباب
زرشح قطره بیمایه خود چرا نکنم
بسیر گلشن معنی صاحبان سخن
چو غنچه چشم تماشای فکر وا نکنم
زگوهری که بغوص کسی برون آید
اگر بفرض شوم کور توتیا نکنم
بریده باد ز روحم غذای معنی اگر
برزق موهبت عیسی اکتفا نکنم
باخذ معنی در پیش پا فتاده خلق
قد طبیعت برجسته را دوتا نکنم
ز جذب معنی بیمغز هر تنگ مایه
به ننگ تن ندهم کار کهربا نکنم
چو خوشه هر سر مو بر تنم سنان بادا
ز خوشه چینی افلاک اگر ابا نکنم
اگرچه در فن خود کیمیاگر سخنم
زفکر خود مس معنی کس طلا نکنم
ولی علاج توارد نمی توانم کرد
مگر زبان سخن گفتن آشنا نکنم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منم کلیم بطور بلندی همت
که استغاصه معنی جز از خدا نکنم
هوش مصنوعی: من انسانی هستم که در بلندای آرزوهایم، تنها از خداوند کمک می‌طلبم و هیچ‌کس دیگری را به یاری نمی‌طلبم.
بخوان فیض الهی چو دسترس دارم
نظر به کاسه دریوزه گدا نکنم
هوش مصنوعی: فیض الهی را با دلی شاد بپذیرم، زیرا در دسترس است، و به گدایی و درخواست از دیگران نیازی ندارم.
به صیدگاه سخن با زیر سیر چشم منم
به صید بسته کس پنجه آشنا نکنم
هوش مصنوعی: من در دنیای پر از گفتگو و کلمات مانند شکارگاهی هستم که با نگاهی عمیق، به دنبال شکار معانی و احساسات می‌گردم و هیچ کس را به چنگال دوستی و آشنایی نمی‌گیرم.
زفیض دریا پهلو تهی کنم چو حباب
زرشح قطره بیمایه خود چرا نکنم
هوش مصنوعی: از نعمت‌های دریا بهره‌مند می‌شوم و همچون حباب، خود را از ارزش اندک مایعات رها می‌کنم. چرا نباید من هم از این بی‌فایده بودن خود دور شوم؟
بسیر گلشن معنی صاحبان سخن
چو غنچه چشم تماشای فکر وا نکنم
هوش مصنوعی: من به زیبایی باغ هنر و سخن علاقه‌مندم و همچون غنچه، نمی‌خواهم چشم‌های تماشا و تفکر را باز کنم.
زگوهری که بغوص کسی برون آید
اگر بفرض شوم کور توتیا نکنم
هوش مصنوعی: اگر از عمق دریا گوهر با ارزشی بیرون بیاید، حتی اگر فرض کنی که من کور هستم، هرگز بر روی آن گرد و غبار نمی‌افشانم.
بریده باد ز روحم غذای معنی اگر
برزق موهبت عیسی اکتفا نکنم
هوش مصنوعی: اگر از روح من معانی عمیق جدا شود، خوشبختی‌ام را با نعمت‌های خاص عیسی محدود نخواهم کرد.
باخذ معنی در پیش پا فتاده خلق
قد طبیعت برجسته را دوتا نکنم
هوش مصنوعی: من نمی‌خواهم زیبایی طبیعت را به دو بخش تقسیم کنم، حتی اگر معنایش در دسترس باشد و در جلو پایم افتاده باشد.
ز جذب معنی بیمغز هر تنگ مایه
به ننگ تن ندهم کار کهربا نکنم
هوش مصنوعی: به هیچ قیمت بر این باورهای بی‌معنی و سطحی تکیه نخواهم کرد و ارزش خودم را فدای چیزهای ناچیز و بی‌اهمیت نمی‌کنم. من هرگز به کارهای بی‌فایده و بی‌نتیجه تن نداده و خود را کمتر از آنچه هستم نخواهم دید.
چو خوشه هر سر مو بر تنم سنان بادا
ز خوشه چینی افلاک اگر ابا نکنم
هوش مصنوعی: وقتی رشته‌های مویم مانند خوشه‌هاست، اگر از چیدمان زیبای آسمان‌ها بگریزم، سرنوشتم دچار مشکل خواهد شد.
اگرچه در فن خود کیمیاگر سخنم
زفکر خود مس معنی کس طلا نکنم
هوش مصنوعی: اگرچه در هنر خود مانند کیمیاگر صحبت می‌کنم، اما هیچ‌گاه سخنانم را با هدف تبدیل کردن دیگران به طلا از فکر خود بیان نمی‌کنم.
ولی علاج توارد نمی توانم کرد
مگر زبان سخن گفتن آشنا نکنم
هوش مصنوعی: می‌توانم بگویم که نمی‌توانم برای حل مشکلی که به وجود آمده، کاری انجام دهم مگر اینکه ابتدا موضوع را به‌خوبی توضیح دهم و آن را برای دیگران روشن کنم.