گنجور

شمارهٔ ۲۸ - تاریخ تزویج

ازین دلگشا جشن وافر سرور
همه عید شد سربسر ماه و سال
زمان را گرفت امتداد فرح
چو رشته که پنهان شود در لئال
می شادمانی و بزم و طرب
فراوان تر از آب در برشکال
نفس کار صیقل بر آئینه کرد
زبس سینه ها گشت پاک از ملال
ز گوهر فشانی دست کرم
گهر گشته چون آینه پایمال
بدینسان که باشند یاقوت و لعل
پریشان نشد گل ز باد شمال
زبس گوهر و زر گرفتست اوج
مرصع توان کرد تیغ خیال
طمع آنچنان طرف ازین جشن بست
که دیگر لبش وانشد از سئوال
چه سوداست دانی که از رقص شوق
فتادند افلاک در وجد و حال
دو سعد اختر اوج شاهنشهی
ببرج شرف کرده اند اتصال
دو گوهر بیک عقد دوران کشید
که باشد سیم شان بعالم محال
ز آمیزش زهره و مشتری
سعادت گرفتست اوج کمال
دو چشمند بر چهره سروری
که هستند در وصل بی انفصال
در آمیزش و سازگاری بهم
موافق چو بر روی دولت دو خال
خرد بهر تاریخ تزویج گفت
(قران کرد سعدین برج جلال)

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ازین دلگشا جشن وافر سرور
همه عید شد سربسر ماه و سال
هوش مصنوعی: این دل‌انگیز همایش شادی و خوشحالی به قدری زیاد است که تمامی عیدها را در بر گرفته و با نور و روشنی ماه و سال آمیخته شده است.
زمان را گرفت امتداد فرح
چو رشته که پنهان شود در لئال
هوش مصنوعی: زمان مانند رشته‌ای است که در خروش شادی و خوشحالی پنهان می‌شود و ممکن است خوب دیده نشود.
می شادمانی و بزم و طرب
فراوان تر از آب در برشکال
هوش مصنوعی: شادی و جشن و لذت در او بسیار بیشتر از آب در دریا است.
نفس کار صیقل بر آئینه کرد
زبس سینه ها گشت پاک از ملال
هوش مصنوعی: عمل صیقل دادن به آینه باعث شد که دل‌ها از اندوه و غم پاک شوند.
ز گوهر فشانی دست کرم
گهر گشته چون آینه پایمال
هوش مصنوعی: از دستان بخشندگی، جواهرات به زمین می‌افتند و مانند آینه‌ای که زیر پا می‌رود، ارزششان از بین می‌رود.
بدینسان که باشند یاقوت و لعل
پریشان نشد گل ز باد شمال
هوش مصنوعی: چنین است که اگر یاقوت و لعل در کنار هم بروز کنند، گل تحت تأثیر باد شمال قرار نمی‌گیرد و آسیب نمی‌بیند.
زبس گوهر و زر گرفتست اوج
مرصع توان کرد تیغ خیال
هوش مصنوعی: به قدری از جواهرات و طلا در زیبایی کم‌نظیر است که تیغ خیال می‌تواند آن را به شکلی هنری و زیبا درآورد.
طمع آنچنان طرف ازین جشن بست
که دیگر لبش وانشد از سئوال
هوش مصنوعی: طمع و خواسته از این جشن آنقدر او را مشغول کرد که دیگر نتوانست از کسی چیزی بپرسد.
چه سوداست دانی که از رقص شوق
فتادند افلاک در وجد و حال
هوش مصنوعی: چه فایده‌ای دارد اگر بدانی که ستاره‌ها از شادی به رقص درآمده و در حالت نشاط قرار دارند؟
دو سعد اختر اوج شاهنشهی
ببرج شرف کرده اند اتصال
هوش مصنوعی: دو ستاره خوشبختی در اوج سلطنت و قدرت به یکدیگر متصل شده‌اند.
دو گوهر بیک عقد دوران کشید
که باشد سیم شان بعالم محال
هوش مصنوعی: دو جواهر در یک زنجیر به هم پیوسته‌اند، که وجودشان در عالم ممکن نیست.
ز آمیزش زهره و مشتری
سعادت گرفتست اوج کمال
هوش مصنوعی: به دنبال ترکیب زهره و مشتری، اوج کمال و خوشبختی حاصل شده است.
دو چشمند بر چهره سروری
که هستند در وصل بی انفصال
هوش مصنوعی: دو چشم بر روی چهره کسی است که در ارتباط با او همیشه نزدیک و بی‌وقفه است.
در آمیزش و سازگاری بهم
موافق چو بر روی دولت دو خال
هوش مصنوعی: در هم‌نشینی و همنشینی، هر دو طرف باید با هم هماهنگ و سازگار باشند، همان‌طور که در روی یک چهره، دو نشان خوب می‌تواند به زیبایی آن بیفزاید.
خرد بهر تاریخ تزویج گفت
(قران کرد سعدین برج جلال)
هوش مصنوعی: خرد در مورد تاریخ ازدواج صحبت کرد و به نحوی از علم و ادب سعدی در بالاترین مقام ستایش کرد.