گنجور

شمارهٔ ۲۹ - تاریخ فوت یکی از نوادگان شاه

گوهری ارجمند از کف شاه
رفته کز دیده، خون نمی بندد
حاصل هر دو کون شاه جهان
بدهد گر بسلک پیوندد
رخت گلگون شفق نمی پوشد
که ببر جز سیاه نپسندد
آسمان بر سر از مه و خورشید
چهره زر دگر نمی بندد
گشت تاریخ این مصیبت عام
(صبحدم زین الم نمی خندد)

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گوهری ارجمند از کف شاه
رفته کز دیده، خون نمی بندد
هوش مصنوعی: یک گوهر با ارزش از دست پادشاه افتاده و از دید پنهان مانده، اما این موضوع باعث نمی‌شود که افسوس یا ناراحتی به دل آوریم.
حاصل هر دو کون شاه جهان
بدهد گر بسلک پیوندد
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که هر چیزی را که در دو عالم وجود دارد، اگر به خوب و با حسن ارتباط برقرار شود، می‌تواند به سرانجامی بزرگ و شگرف دست یابد. در واقع، اتحاد و پیوند نیک می‌تواند به برکت و ثمرات فراوانی منجر شود.
رخت گلگون شفق نمی پوشد
که ببر جز سیاه نپسندد
هوش مصنوعی: پوشش زیبا و رنگارنگ صبحگاهی نمی‌تواند به کسی که فقط به سیاه علاقه دارد، خوشایند باشد.
آسمان بر سر از مه و خورشید
چهره زر دگر نمی بندد
هوش مصنوعی: آسمان دیگر نمی‌تواند بر روی خود از مه و نور خورشید پوششی بگذارد.
گشت تاریخ این مصیبت عام
(صبحدم زین الم نمی خندد)
هوش مصنوعی: تاریخ نشان می‌دهد که این مصیبت همه‌گیر است و در صبح روزی، از این درد و رنج، کسی شادی نخواهد کرد.