گنجور

شمارهٔ ۱۴ - در توصیف از مرقع شاه جهان

نقشبند کارگاه صنع همچون زلف یار
نقش پرگاری دگر بر روی کار آورده است
از بهار گلشن فردوس رنگین نسخه ای
کاتب قدرت برای روزگار آورده است
نازم این زیبا مرقع را که چون روی بتان
صفحه اش خطی بروی نوبهار آورده است
این مرقع نیست، غوصی کرده غواص قلم
یکصدف لبریز در شاهوار آورده است
محضر خوبی بخط جمله استادان رساند
می رسد قهرش سجل افتخار آورده است
روح مانی عندلیب گلشن تصویر اوست
این گلستان اینچنین بلبل هزار آورده است
از تحرک خامه نقاش جادو کار او
پنجه تمثالها را رعشه دار آورده است
جلد را شیرازه جمعیت خاطر ازوست
کاینچنین زیبانگاری در کنار آورده است
طرح این گلشن شه جنت مکان کرد از نخست
اینزمان لیکن گل اتمام باز آورده است
حس سعی ثانی صاحبقران شاه جهان
آب شادابیش اندر جویبار آورده است
آن شهنشاهی که این پیر مرقع پوش چرخ
نقد انجم بر درش بهر نثار آورده است
باد عهد دولتش پیوسته تا روز شمار
کو به عالم رسم جود بی‌شمار آورده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نقشبند کارگاه صنع همچون زلف یار
نقش پرگاری دگر بر روی کار آورده است
هوش مصنوعی: کارگاه خلق و آفرینش مانند زلف محبوب، نقشی زیبا و دیگرگونه بر روی عالم و هستی نقش بسته است.
از بهار گلشن فردوس رنگین نسخه ای
کاتب قدرت برای روزگار آورده است
هوش مصنوعی: بهار، بهشتی زیبا و پررنگ و لعاب است که به نوعی نسخه‌ای از خالق قدرت برای زندگی روزمره به شمار می‌آید.
نازم این زیبا مرقع را که چون روی بتان
صفحه اش خطی بروی نوبهار آورده است
هوش مصنوعی: به زیبایی این اثر هنری افتخار می‌کنم، زیرا زیبایی‌اش مانند چهره معشوقان، در آن اثر خطوطی به زیبایی بهاری کشیده شده است.
این مرقع نیست، غوصی کرده غواص قلم
یکصدف لبریز در شاهوار آورده است
هوش مصنوعی: اینجا فقط یک قطعه کوچک و ساده از هنر نیست، بلکه غواصی کرده و با دقت و عمق به سراغ قلم رفته تا نوشته‌ای با ارزش و پرمغز بسازد که می‌تواند گنجینه‌ای از اندیشه و احساسات را در خود جای دهد.
محضر خوبی بخط جمله استادان رساند
می رسد قهرش سجل افتخار آورده است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در جمع دانشمندان و معلمان، تکریم و احترام خوبی به وجود آمده و این جمع به شکل ویژه‌ای از موفقیت‌ها و افتخارها صحبت می‌کند.
روح مانی عندلیب گلشن تصویر اوست
این گلستان اینچنین بلبل هزار آورده است
هوش مصنوعی: روح مانی مانند بلبل گلستان است که زیبایی تصویر او را در دل دارد و این گلستان به همین دلیل به این زیبایی رسیده است. بلبل‌ها با صدای خوش خود هزاران زیبایی را به ارمغان می‌آورند.
از تحرک خامه نقاش جادو کار او
پنجه تمثالها را رعشه دار آورده است
هوش مصنوعی: حرکت قلم نقاشی جادوگر باعث شده است که تصویرها به طرز جالبی درهم بریزند و تکان بخورند.
جلد را شیرازه جمعیت خاطر ازوست
کاینچنین زیبانگاری در کنار آورده است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هسته و پایه یک جمعیت و اجتماع، به خاطر وجود زیبایی‌ها و جذابیت‌های خاصی است که در کنار هم قرار گرفته‌اند. در واقع، زیبایی و هماهنگی در میان افراد یا عناصر مختلف موجب شکل‌گیری یک اجتماع دلنشین و دلپذیر شده است.
طرح این گلشن شه جنت مکان کرد از نخست
اینزمان لیکن گل اتمام باز آورده است
هوش مصنوعی: این گلستان به دست پادشاهی که در بهشت جا دارد، از آغاز این زمان شکل گرفته است، اما اکنون گل نهایی و کامل به اینجا آورده شده است.
حس سعی ثانی صاحبقران شاه جهان
آب شادابیش اندر جویبار آورده است
هوش مصنوعی: حس سعی ثانی، که به پادشاهی بزرگ اشاره دارد، احساس و تلاش خود را در مورد زندگی شاداب و پر نشاطی که در جویبار جریان دارد، بیان کرده است.
آن شهنشاهی که این پیر مرقع پوش چرخ
نقد انجم بر درش بهر نثار آورده است
هوش مصنوعی: آن پادشاه بزرگ که این پیر کاهن با لباس ساده‌اش به درگاهش آمده، به طوری که ستاره‌های آسمان را به نشانهٔ احترام و تقدیم برای او فرستاده است.
باد عهد دولتش پیوسته تا روز شمار
کو به عالم رسم جود بی‌شمار آورده است
هوش مصنوعی: باد، نشانه‌ای از وفاداری و پایداری او در حکومتش است که به صورت مداوم تا روزی که به دنیا بیاید، نعمت‌ها و بخشش‌های فراوانی را به همراه آورده است.