گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵

به سان شانه‌ات سرپنجه گردانم گریبان را
به چنگ آرم مگر زین دست آن زلف پریشان را
نباشد نیک باطن در پی آرایش ظاهر
به نقاش احتیاجی نیست دیوار گلستان را
مگو از گریهٔ بی‌حاصلم کاری نمی‌آید
به دامن رهنمایی می‌کند چاک گریبان را
به خاک آستانت جبههٔ ما دارد آن نسبت
که ندهد رخصت آنجا نشستن نقش دربان را
اگر چشم ترم یک روز میراب چمن باشد
به فرق باغبان ویران کنم دیوار بستان را
نه از خواریست گر قدر سخن را کس نمی‌داند
به بازار جهان قیمت که داند آب حیوان را
کلیم از عشوه‌های او چه خوش کردی، نمی‌دانم
تغافل‌های رسوا یا نوازش‌های پنهان را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به سان شانه‌ات سرپنجه گردانم گریبان را
به چنگ آرم مگر زین دست آن زلف پریشان را
هوش مصنوعی: به مثل شانه‌ات را به آرامی می‌چرخانم و لباس را در دستانم می‌فشارم تا با این دست بتوانم آن زلف‌های به هم ریخته را جمع کنم.
نباشد نیک باطن در پی آرایش ظاهر
به نقاش احتیاجی نیست دیوار گلستان را
هوش مصنوعی: اگر درون آدمی نیکو و صالح نباشد، نیازی به زیباتر کردن ظاهر نیست و برای تزئین دیوار گلستان، به نقاش نیاز نداریم.
مگو از گریهٔ بی‌حاصلم کاری نمی‌آید
به دامن رهنمایی می‌کند چاک گریبان را
هوش مصنوعی: نگو که گریه‌های بی‌فایده‌ام نتیجه‌ای ندارد، چرا که کسی می‌آید و با مهارت خطای من را نشان می‌دهد.
به خاک آستانت جبههٔ ما دارد آن نسبت
که ندهد رخصت آنجا نشستن نقش دربان را
هوش مصنوعی: سربازان و پیروان تو چنان به خاک آستانت سجده می‌کنند که برای نشستن و انتظار در آنجا، اجازه‌ای از تو نمی‌خواهند.
اگر چشم ترم یک روز میراب چمن باشد
به فرق باغبان ویران کنم دیوار بستان را
هوش مصنوعی: اگر روزی اشکهایم مانند آبادی برابری کند با آبیاری چمن، به راحتی می‌توانم دیوار باغ را خراب کنم و باغبان را نابود سازم.
نه از خواریست گر قدر سخن را کس نمی‌داند
به بازار جهان قیمت که داند آب حیوان را
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر کسی قدر سخن را نفهمد و نتواند آن را ارزیابی کند، این نشانه ضعف سخن نیست. در واقع، چنین وضعیتی مانند این است که ارزش واقعی آب حیاتی را کسی درک نکند، اما این به معنای بی‌ارزش بودن آن نیست. در بازار دنیا، بسیاری از چیزها ممکن است نادیده گرفته شوند، اما ارزششان کمتر نمی‌شود.
کلیم از عشوه‌های او چه خوش کردی، نمی‌دانم
تغافل‌های رسوا یا نوازش‌های پنهان را
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چطور توانستی از جذبه‌های او به خوبی استفاده کنی، شاید به خاطر بی‌توجهی‌های عیان او یا محبت‌های پنهانش باشد.

حاشیه ها

1404/03/09 22:06
برمک

 

اگر چشم ترم یک روز میراب چمن باشد

به فرق باغبان ویران کنم دیوار بستان را